وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
چهارشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۱ ق.ظ

مداحی شهادت حضرت امیر (ع) (19رمضان) / هیئت الزهرا (س) - نازی آباد؛ 14 خرداد 97

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات: الهی العفو؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: می‌رود سمت مسجد کوفه؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: دل علی پر از عذابه؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: جانم امیرالمؤمنین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: نام مرتضی همیشه روی لبم؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

روضه: می‌رود سمت مسجد کوفه

می رود سمت مسجد کوفه
با دلی خسته از زمانه‌ی خود
خسته از کوفیان و بی دردی
غرق اندوه بی کرانه‌ی خود
*****
می رسد با دل پر آشوبش
مرد غربت، انیس سجاده
هم دم چشم های بارانیش
می شود چشم خیس سجاده
*****
رنگ دلتنگی شفق دارد
سال ها آفتاب چشمهانش
مصحفِ غربت و غم و درد است
صفحه صفحه کتاب چشمانش
*****
گریه های شبانه‌ی او را
گونه‌ی خیس ماه می داند
شرح سی سال بی کسی اش را
دل بی تاب چاه می داند
*****
سر خود را شب پریشانی
می گذارد به دوش نخلستان
می شود سوگوار چشمانش
دیده‌ی گریه پوش نخلستان
*****
می رود سمت مسجد کوفه
تا که با عشق بی حساب شود
می رود تا محاسن خورشید
بین محراب خون خضاب شود
*****
می رود تا که مستجاب شود
ندبه های شبانه اش حالا
می رود تا خدای خوبی ها
مرتضی را بگیرد از دنیا
*****
بین محراب اشک و دلتنگی
موسم آخرین سجود آمد
ناگهان مثل صاعقه، تیغی
بر سر آسمان فرود آمد
*****
سجده‌ی تیغ و ابروی خورشید
باز شقّ القمر شده انگار
بین محراب فرق کعبه شکافت
شب مولا سحر شده انگار
*****
شوق پرواز بال و پر می زد
در تپش های چشم کم سویی
آمد از آسمان به دنبالش
بی قرار شکسته پهلویی
*****
در کنار غروب چشمانش
آه سعی طبیب بی معناست
سال ها بی قرار رفتن بود
بعد زهرا شکیب بی معناست
*****
راوی سال ها پریشانی ست
گیسویی که چنین سپید شده
در دل کوچه های دلتنگی
سال ها پیش از این شهید شده
*****
هرگز از یاد او نخواهد رفت
سوره‌ی کوثر و در و دیوار
آتش و تازیانه و سیلی
غنچه‌ی پرپر و در و دیوار
*****
دست او بسته بود اما دید
گل یاسش به یک اشاره شکست
در هجومی کبود و بی پروا
دست و پهلو و گوشواره شکست
*****
رفت و دل خستگان این عالم
در غم غربتش سهیم شدند
و یتیمان شهر دلتنگی
بار دیگر همه یتیم شدند

-----------------------------

-------------------------

ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است

ای تیغ بیا که دیده‌ام خونرنگ است

یک بار نشد که سیر رویش بینم

بشتاب دلم برای محسن تنگ است

 

عمری‌ست که دیده را ترش ساخته‌ام

خود را خجل از برادرش ساخته‌ام

با تخته‌ی گهواره‌ی او نیمه‌ی شب

تابوت برای مادرش ساخته‌ام

 

ای تیغ ندیدی که بریدم آن شب

تابوت به شانه می‌کشیدم آن شب

از خانه‌ی خویش تا کنار قبرش

ای وای که خون تازه دیدم آن شب

 

دل تنگ نگاه دل نوازش هستم

دل تنگ رخ کودک نازش هستم

ای تیغ نمی‌رود ز یادم هرگز

با دست خودم دیده‌ی بازش بستم

 

ای تیغ نجات بخش حیدر بودی

از تیغ زبان خلق بهتر بودی

هر چند شکافتی سرم را الحق

صد مرتبه مهربان‌تر از در بودی

 

ای تیغ اگر چه زهر آبم کرده است

تا سینه شراره‌اش کبابم کرده است

ای کاش علاج جگرم می‌کردی

پیش از تو غمی خانه خرابم کرده است

 

عمری‌ست که هر لحظه عذابم دادند

ای وای که رنج بی‌حسابم دادند

کشتند کسی را که سلامم می‌کرد

آنان که به دشنام جوابم دادند

 

ای تیغ پرپر زدنش را بزنند

آن مرغ که قید ماندنش را بزنند

ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد!
مردی که به پیش او زنش را بزنند


ای تیغ! نهان کردی افسوسم را

زخم تو تمام کرده کابوسم را

یک عمر ندیدی به علی می‌خندید
آن کس که شکست دستِ ناموسم را

 

ای تیغ! دمی که یارم از پا افتاد

انگار  علی زیر قدمها  افتاد
یک شهر برای بردنم رد میشد

از روی دری که روی زهرا افتاد

------------------------------------

یک جور زدند از دو زانو افتاد

یا فاطمه گفت و روی پهلو افتاد

از شدت ضربه سر فقط باز نشد

چه فاصله‌ای بین دو ابرو افتاد

 

بالت اگر افتاد پرت ضربه نخورد

دیگر که کنارت پسرت ضربه نخورد

هرچند که بی هوا ز پشتت زده اند

صد شکر دگر پشت سرت ضربه نخورد

زمینه: دل علی پر از عذابه

دردای من، بی‌درمونه / میره حیدر، از این خونه

دل علی، پر از عذابه

از این عذاب، دلم کبابه

این شب قدری، حالم خرابه

فاطمه جان! داره میاد همسر تو

داره میاد بعد یه عمر / کنار تو حیدر تو 2

یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: جانم امیرالمؤمنین

به سمت مسجد روانه گشته حیدر

به زیر لب زمزمه: آیات کوثر

 

شب آخر، شد و حیدر، دلش درگیر غم است

از این ماتم، همه عالم، گرفتار ماتم است

 

زمزمه‌ی اهل سما: یا مرتضی یا مرتضی

نوحه‌ی عرشِ کبریا: یا مرتضی یا مرتضی

 

جانم امیرالمومنین

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: نام مرتضی همیشه روی لبم

نام مرتضی، همیشه روی لبم / با محبت علی، در تاب و در تبم

ای شاه عالمین /  ای بابای حسین /  ای فاتح حنین /  جانم فدایت

امیرالمؤمنین /  امام المتقین /  بر نبی جانشین /  منم گدایت

مست سبوی تو ام، من عاشق روی تو ام /  ای حبیب دل من

دلبر قلب منی، تو رافع هر محنی / ای طبیب دل من

یا علی مدد (4)

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

اطلاعیه مراسم:

حسین رضائیان

تصاویر مراسم:

موجود نیست



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات: الهی العفو؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: می‌رود سمت مسجد کوفه؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: دل علی پر از عذابه؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: جانم امیرالمؤمنین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: نام مرتضی همیشه روی لبم؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

روضه: می‌رود سمت مسجد کوفه

می رود سمت مسجد کوفه
با دلی خسته از زمانه‌ی خود
خسته از کوفیان و بی دردی
غرق اندوه بی کرانه‌ی خود
*****
می رسد با دل پر آشوبش
مرد غربت، انیس سجاده
هم دم چشم های بارانیش
می شود چشم خیس سجاده
*****
رنگ دلتنگی شفق دارد
سال ها آفتاب چشمهانش
مصحفِ غربت و غم و درد است
صفحه صفحه کتاب چشمانش
*****
گریه های شبانه‌ی او را
گونه‌ی خیس ماه می داند
شرح سی سال بی کسی اش را
دل بی تاب چاه می داند
*****
سر خود را شب پریشانی
می گذارد به دوش نخلستان
می شود سوگوار چشمانش
دیده‌ی گریه پوش نخلستان
*****
می رود سمت مسجد کوفه
تا که با عشق بی حساب شود
می رود تا محاسن خورشید
بین محراب خون خضاب شود
*****
می رود تا که مستجاب شود
ندبه های شبانه اش حالا
می رود تا خدای خوبی ها
مرتضی را بگیرد از دنیا
*****
بین محراب اشک و دلتنگی
موسم آخرین سجود آمد
ناگهان مثل صاعقه، تیغی
بر سر آسمان فرود آمد
*****
سجده‌ی تیغ و ابروی خورشید
باز شقّ القمر شده انگار
بین محراب فرق کعبه شکافت
شب مولا سحر شده انگار
*****
شوق پرواز بال و پر می زد
در تپش های چشم کم سویی
آمد از آسمان به دنبالش
بی قرار شکسته پهلویی
*****
در کنار غروب چشمانش
آه سعی طبیب بی معناست
سال ها بی قرار رفتن بود
بعد زهرا شکیب بی معناست
*****
راوی سال ها پریشانی ست
گیسویی که چنین سپید شده
در دل کوچه های دلتنگی
سال ها پیش از این شهید شده
*****
هرگز از یاد او نخواهد رفت
سوره‌ی کوثر و در و دیوار
آتش و تازیانه و سیلی
غنچه‌ی پرپر و در و دیوار
*****
دست او بسته بود اما دید
گل یاسش به یک اشاره شکست
در هجومی کبود و بی پروا
دست و پهلو و گوشواره شکست
*****
رفت و دل خستگان این عالم
در غم غربتش سهیم شدند
و یتیمان شهر دلتنگی
بار دیگر همه یتیم شدند

-----------------------------

-------------------------

ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است

ای تیغ بیا که دیده‌ام خونرنگ است

یک بار نشد که سیر رویش بینم

بشتاب دلم برای محسن تنگ است

 

عمری‌ست که دیده را ترش ساخته‌ام

خود را خجل از برادرش ساخته‌ام

با تخته‌ی گهواره‌ی او نیمه‌ی شب

تابوت برای مادرش ساخته‌ام

 

ای تیغ ندیدی که بریدم آن شب

تابوت به شانه می‌کشیدم آن شب

از خانه‌ی خویش تا کنار قبرش

ای وای که خون تازه دیدم آن شب

 

دل تنگ نگاه دل نوازش هستم

دل تنگ رخ کودک نازش هستم

ای تیغ نمی‌رود ز یادم هرگز

با دست خودم دیده‌ی بازش بستم

 

ای تیغ نجات بخش حیدر بودی

از تیغ زبان خلق بهتر بودی

هر چند شکافتی سرم را الحق

صد مرتبه مهربان‌تر از در بودی

 

ای تیغ اگر چه زهر آبم کرده است

تا سینه شراره‌اش کبابم کرده است

ای کاش علاج جگرم می‌کردی

پیش از تو غمی خانه خرابم کرده است

 

عمری‌ست که هر لحظه عذابم دادند

ای وای که رنج بی‌حسابم دادند

کشتند کسی را که سلامم می‌کرد

آنان که به دشنام جوابم دادند

 

ای تیغ پرپر زدنش را بزنند

آن مرغ که قید ماندنش را بزنند

ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد!
مردی که به پیش او زنش را بزنند


ای تیغ! نهان کردی افسوسم را

زخم تو تمام کرده کابوسم را

یک عمر ندیدی به علی می‌خندید
آن کس که شکست دستِ ناموسم را

 

ای تیغ! دمی که یارم از پا افتاد

انگار  علی زیر قدمها  افتاد
یک شهر برای بردنم رد میشد

از روی دری که روی زهرا افتاد

------------------------------------

یک جور زدند از دو زانو افتاد

یا فاطمه گفت و روی پهلو افتاد

از شدت ضربه سر فقط باز نشد

چه فاصله‌ای بین دو ابرو افتاد

 

بالت اگر افتاد پرت ضربه نخورد

دیگر که کنارت پسرت ضربه نخورد

هرچند که بی هوا ز پشتت زده اند

صد شکر دگر پشت سرت ضربه نخورد

زمینه: دل علی پر از عذابه

دردای من، بی‌درمونه / میره حیدر، از این خونه

دل علی، پر از عذابه

از این عذاب، دلم کبابه

این شب قدری، حالم خرابه

فاطمه جان! داره میاد همسر تو

داره میاد بعد یه عمر / کنار تو حیدر تو 2

یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: جانم امیرالمؤمنین

به سمت مسجد روانه گشته حیدر

به زیر لب زمزمه: آیات کوثر

 

شب آخر، شد و حیدر، دلش درگیر غم است

از این ماتم، همه عالم، گرفتار ماتم است

 

زمزمه‌ی اهل سما: یا مرتضی یا مرتضی

نوحه‌ی عرشِ کبریا: یا مرتضی یا مرتضی

 

جانم امیرالمومنین

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: نام مرتضی همیشه روی لبم

نام مرتضی، همیشه روی لبم / با محبت علی، در تاب و در تبم

ای شاه عالمین /  ای بابای حسین /  ای فاتح حنین /  جانم فدایت

امیرالمؤمنین /  امام المتقین /  بر نبی جانشین /  منم گدایت

مست سبوی تو ام، من عاشق روی تو ام /  ای حبیب دل من

دلبر قلب منی، تو رافع هر محنی / ای طبیب دل من

یا علی مدد (4)

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

اطلاعیه مراسم:

حسین رضائیان

تصاویر مراسم:

موجود نیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی