برادر ناقابلند، قبول کن از خواهرت
تموم داراییمه، تو رو جون مادرت
نمیتونم ببینم تکیه - زدی به نیزهی بی یاری
نمرده خواهرت داداشم - تو خیمه زینبت رو داری
دو تا قربونی / خدا بِم داده
سپاه زینب / شده آماده
غریب مادر
برادر ناقابلند، قبول کن از خواهرت
تموم داراییمه، تو رو جون مادرت
نمیتونم ببینم تکیه - زدی به نیزهی بی یاری
نمرده خواهرت داداشم - تو خیمه زینبت رو داری
دو تا قربونی / خدا بِم داده
سپاه زینب / شده آماده
غریب مادر
طفلان زینب سپاه تو هستند
در انتظار نگاه تو هستند
تو اذن میدون بده تا بجنگن
شیرای من چشم به راه تو هستند
آه / نبینم غریبی برادر
آه / بمیره برای تو خواهر
جان - حسین جان
وقتش رسیده تا که زینب، برای یاری
دسته گلاشو بده در، راه وفاداری
دلدار من، سردار من، زینب هنوز زنده س
داد غریبی می زنی و، مزد تو خنده س
فریاد بی یاری نزن / تا که منو داری
زینب فرستاده گلاشو / واسه ی یاری
حسین مظلومم
زینب اومد به میدون، اومد یاری دلبر
دسته گلاشو میده، نذر راه برادر
اشک غم رو گونه هام - بار غم رو شونه هام
گرچه من یک مادرم - نذر تو دردونه هام
یاحسین آقام آقام
بچه ها بیاید باید کاری کنیم // وقتشه که آقا رو یاری کنیم
وقتشه به راه حق پرپر بشید - وقتشه مثل علی اکبر بشید
وقتشه نشون بدید دلاورا - که میخواید آبروی مادر بشید
از صمیم دل، لباس رزم به تن بپوشید / با اجازه ی، دایی برید کفن بپوشید
واغربتا 2 آه و واویلا
نوبت زینب شده برا حسین کاری کنه / لباس رزم بپوشونه به تن نوجووناش
مگه میتونه ببینه داداشش تنها شده / فدای یه تار موت، زینب با دوتا بچه هاش 2
غمت، دلخونم می کنه - منو، حیرونم می کنه - داره، داغونم می کنه
حسین، داداش بی کَسَم
برادرم چرا نمیذاری / دسته گلام برن برا یاری / نذار بگن که بی کس و کاری / برادر من، برادر من
شاید منو قابل نمیدونی / چرا داداش منو میرنجونی / نذار بشم تو غصه زندونی / برادر من، برادر من
داداش با خواهرت مدارا کن - دردای زینبو مداوا کن - شهادت گلامو امضا کن / حسین مظلوم، حسین مظلوم
فرزند عبدالله، سرمایه ی زینب / شعر و سرود عشق، آوازه ی برلب
به میدان دلبر، سرباز تو هستیم – خدایا ببین که، دل ز دنیا گسستیم
پشت، دشمنت را شکستیم
واغربتا، حسین جانم
نوبت جانبازی من / با دو طفلانم رسیده
بهر جان دادن برایت / این دو را حق آفریده
با دودست، خود کفن بر، قامت این دو نمودم
بابی از مردی و هیبت، در وجودشان گشودم
دستشان دادم سلاح و، بر مقامشان فزودم
تحفه ای ناقابل - این دو میوه ی دل
سهم زینب بهر - ابطلای باطل
آه و واویلا
آورده ام بهر، منای تو قربان
آه ای، حسین من، بده اذن میدان
قبول از من کن دو طفلانم / برای یاری جانانم / حسین جانم
گشته دل هوایی ات، الا یا حسین / می شوند فدایی ات، الا یا حسین