وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۰۳ ق.ظ

مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی (محرم 1432) / هیئت کریم آل طاها (ع) – نازی آباد؛ 13 آذر 1390

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

شعرخوانی: مادرت آمده یا مادر من آمده است؛ پخش آنلاین | دانلود

پیش زمینه: آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: عمو چرا برنگشته؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: کاش مث دریا نبودی؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: از برکت خون حسین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: عباس علمدار حسین؛ پخش آنلاین | دانلود

سرود هیئت: چشمه‌ی اشکه؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

شعرخوانی: مادرت آمده یا مادر من آمده است

وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای

 

آب از هیبت عبّاسى تو مى لرزد
بى عصا آمده‌اى حضرت موسى شده‌ای

 

به سجود آمده‌اى یا که عمودت زده‌اند
یا خجالت زده‌اى وه که چه زیبا شده‌ای

 

یا اخا گفتى و ناگه کمرم درد گرفت
کمر خم شده را غرق تماشا شده‌ای

 

منم و داغ تو و این کمر بشکسته
تویى و ضربه‌اى و فرق ز هم وا شده‌ای

 

سعى بسیار مکن تا که ز جا برخیزى
اندکی فکر خودت باش ببین تا شده‌ای

 

مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟
اى علمدار حرم مثل معما شده‌ای

 

مادرت آمده یا مادر من آمده است؟
با چنین حال به پاى چه کسى پا شده‌ای؟

 

تو و آن قدِّ رشیدى که پر از طوبى بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده‌ای

 

شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان

پیش زمینه: آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی

 

آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی
مشکی نبود اگر که تو دریا نمیشدی

از سمت خانواده‌ی زهرا به سمت ما
فیضی نبود اگر که تو آقا نمیشدی

حالا که مثل نور شدی و قمر شدی
ای کاش هیچ وقت تو پیدا نمیشدی

این تیر با نگاش نظر می زند تو را
حالا نمی شد این همه زیبا نمیشدی

می‌خواستی که تیر نگیرد تن تو را
کاری نداشت، خوش قد و بالا نمیشدی

تو جمع خیمه بودی و تقسیم کردنت
ورنه در این مزار کمت جا نمیشدی

پیش قد حسین، تمامت شکسته بود
تقصیر تو نبود اگر پا نمیشدی

 

شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان

زمینه: عمو چرا برنگشته

 

عمو چرا برنگشته، واویلا واویلا

امید ما برنگشته، واویلا واویلا

 

ستاره‌ی شب های من، بیا برگرد به خیمه

ببین بی تاب بابا، ببین بی تاب عمه

بیا برگرد عمو جون، طاقت ما هم تمومه

 

واویلتا واویلا

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: کاش مث دریا نبودی

 

کاش مث دریا نبودی

اینقَدَر زیبا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

کاشکی اینقَدَر اباالفضل

خوش قد و بالا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

کاش نمیرفتی دم آب

کاشکی تو سقا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

عباس وقتی که از خیمه می‌رفتی علقمه

عباس از دور می‌دیدم منتظر بود فاطمه

 

عباس دریا دلش مثل دلم آروم نبود

عباس تو رفتی و برگشتنت معلوم نبود

 

عباس دل رباب

از غم در تب و تاب

عباس اصغرو دریاب

 

عباس دل شده خون

پاشو ای پهلوون

داداش دلمو نشکون

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

رنگم از رُخَم پریده

جون من به لب رسیده

اومدم با اشک دیده

 

وقتی فریادت شنیدم

تا کنار تو دویدم

تا رسیدم قد خمیده

 

پرسیدم از کس و ناکس

هیچکس اینجا اینطرف‌ها

ندیده دست بریده

 

عباس سقای من مُقَطَعُ الأعضا شدی

کل علقمه رو گشتم تا که پیدا شدی

 

عباس برات بمیرم کشته‌ی غیرت شدی

عباس باهات چیکار کردن به چند قسمت شدی

 

پاشو تورو خدا

از من نشو جدا

نگذار حسینو تنها

 

کِشتیم به گِل نشست

بدجور پشتم شکست

پاشو سقای بی دست

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

وقتی رفتی آروم آروم

من شدم غریب و مظلوم

غم میبارید از سر و روم

 

دخترم گفت برمیگردی

من به زیر لب میگفتم

بیچاره این طفل معصوم

 

وقتی دستاتو بُریدن

صدای مادرم اومد

یهو گفت آخ زخم بازوم

 

عباس دیدی چه جور دست به کمر گرفته بود

عباس چادر خاکیشو به سر گرفته بود

 

عباس دیدی که رنگ صورتش نیلی شده

چون که تو کوچه‌ها نصیب او سیلی شده

 

عباس نفس بزن

جونم رو پس نزن

پاشو به خاطر من

 

کو مشک چی شد علم

دستات شده قلم

داداش پاشیدی از هم

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

بعد تو دلم حزینه

برا زینب و سکینه

به خدا غمم همینه

 

جون مادرم نذار تو

کوچه های شام و کوفه

دیگه تکرار شِه مدینه

 

نمیخوام دیگه به روی

صورت ناموس حیدر

دست نامَحرَم بشینه

 

عباس از بعد تو ای قُوت و نیروی من

حاجت به استخاره نداره گلوی من

 

عباس پامو که بیرون بذارم از علقمه

عباس تو دشمنا حرف از سر و بُریدنه

 

پاشو اَبَاالأدب

قلبم در تاب و تب

ای وای از دل زینب

 

عباس تنهام نذار

اشکم رو درنیار

عباس پاشو علمدار

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

واحد: از برکت خون حسین

از برکت خون حسین

برپا شده در عالمین

موجی ز بیداری و عشق

 

بحرین و خون شیعیان

بحرین و ظلم بی امان

 

آنچه که دست فتنه بست

آنچه به دست شیعه هست

بیداری اسلامی است

 

یا لیتنا کنا معک

 

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: عباس علمدار حسین

 

اباالفضل، همونیه که دل می بره

اباالفضل، میر سپاه و لشکره

اباالفضل، ساقی طفلان حسین

اباالفضل، سمبل ایمان حسین

 

دلم میخواد پر بزنم، طائر مرقدت بشم

یه بار تا قبل مردنم، زائر مرقدت بشم

 

عباس علمدار حسین

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

سرود هیئت: چشمه‌ی اشکه

چشمه‌ی اشکه، تشنه‌ی نوره

چشمایی که منتظر روز ظهوره

 

هر جمعه دل عاشق ما ندبه میخونه

بی تاب غم حضرت موعود میمونه

 

دل مانده و عهدی / با حضرت مهدی

 

شور و حماسه، پاکی و ایمان

خورده گره با غزل نام شهیدان

 

با یاد علی اکبرای راه خمینی

پر میزنه دل تا حرم سرخ حسینی

 

ماییم و ولایت / تا وقت شهادت

 

ناله و گریه، سوز تو سینه

بشم تو هیئتت دعام همینه

 

گریان غم فاطمه‌ایم و آل زهرا

در سایه‌ی بیرق کریم آل طاها

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

شعرخوانی: مادرت آمده یا مادر من آمده است؛ پخش آنلاین | دانلود

پیش زمینه: آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: عمو چرا برنگشته؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: کاش مث دریا نبودی؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: از برکت خون حسین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: عباس علمدار حسین؛ پخش آنلاین | دانلود

سرود هیئت: چشمه‌ی اشکه؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

شعرخوانی: مادرت آمده یا مادر من آمده است

وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌ای

 

آب از هیبت عبّاسى تو مى لرزد
بى عصا آمده‌اى حضرت موسى شده‌ای

 

به سجود آمده‌اى یا که عمودت زده‌اند
یا خجالت زده‌اى وه که چه زیبا شده‌ای

 

یا اخا گفتى و ناگه کمرم درد گرفت
کمر خم شده را غرق تماشا شده‌ای

 

منم و داغ تو و این کمر بشکسته
تویى و ضربه‌اى و فرق ز هم وا شده‌ای

 

سعى بسیار مکن تا که ز جا برخیزى
اندکی فکر خودت باش ببین تا شده‌ای

 

مانده‌ام با تن پاشیده‌ات آخر چه کنم؟
اى علمدار حرم مثل معما شده‌ای

 

مادرت آمده یا مادر من آمده است؟
با چنین حال به پاى چه کسى پا شده‌ای؟

 

تو و آن قدِّ رشیدى که پر از طوبى بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده‌ای

 

شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان

پیش زمینه: آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی

 

آبی نبود اگر که تو سقا نمیشدی
مشکی نبود اگر که تو دریا نمیشدی

از سمت خانواده‌ی زهرا به سمت ما
فیضی نبود اگر که تو آقا نمیشدی

حالا که مثل نور شدی و قمر شدی
ای کاش هیچ وقت تو پیدا نمیشدی

این تیر با نگاش نظر می زند تو را
حالا نمی شد این همه زیبا نمیشدی

می‌خواستی که تیر نگیرد تن تو را
کاری نداشت، خوش قد و بالا نمیشدی

تو جمع خیمه بودی و تقسیم کردنت
ورنه در این مزار کمت جا نمیشدی

پیش قد حسین، تمامت شکسته بود
تقصیر تو نبود اگر پا نمیشدی

 

شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان

زمینه: عمو چرا برنگشته

 

عمو چرا برنگشته، واویلا واویلا

امید ما برنگشته، واویلا واویلا

 

ستاره‌ی شب های من، بیا برگرد به خیمه

ببین بی تاب بابا، ببین بی تاب عمه

بیا برگرد عمو جون، طاقت ما هم تمومه

 

واویلتا واویلا

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: کاش مث دریا نبودی

 

کاش مث دریا نبودی

اینقَدَر زیبا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

کاشکی اینقَدَر اباالفضل

خوش قد و بالا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

کاش نمیرفتی دم آب

کاشکی تو سقا نبودی

تا کسی چشمت نمیزد

 

عباس وقتی که از خیمه می‌رفتی علقمه

عباس از دور می‌دیدم منتظر بود فاطمه

 

عباس دریا دلش مثل دلم آروم نبود

عباس تو رفتی و برگشتنت معلوم نبود

 

عباس دل رباب

از غم در تب و تاب

عباس اصغرو دریاب

 

عباس دل شده خون

پاشو ای پهلوون

داداش دلمو نشکون

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

رنگم از رُخَم پریده

جون من به لب رسیده

اومدم با اشک دیده

 

وقتی فریادت شنیدم

تا کنار تو دویدم

تا رسیدم قد خمیده

 

پرسیدم از کس و ناکس

هیچکس اینجا اینطرف‌ها

ندیده دست بریده

 

عباس سقای من مُقَطَعُ الأعضا شدی

کل علقمه رو گشتم تا که پیدا شدی

 

عباس برات بمیرم کشته‌ی غیرت شدی

عباس باهات چیکار کردن به چند قسمت شدی

 

پاشو تورو خدا

از من نشو جدا

نگذار حسینو تنها

 

کِشتیم به گِل نشست

بدجور پشتم شکست

پاشو سقای بی دست

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

وقتی رفتی آروم آروم

من شدم غریب و مظلوم

غم میبارید از سر و روم

 

دخترم گفت برمیگردی

من به زیر لب میگفتم

بیچاره این طفل معصوم

 

وقتی دستاتو بُریدن

صدای مادرم اومد

یهو گفت آخ زخم بازوم

 

عباس دیدی چه جور دست به کمر گرفته بود

عباس چادر خاکیشو به سر گرفته بود

 

عباس دیدی که رنگ صورتش نیلی شده

چون که تو کوچه‌ها نصیب او سیلی شده

 

عباس نفس بزن

جونم رو پس نزن

پاشو به خاطر من

 

کو مشک چی شد علم

دستات شده قلم

داداش پاشیدی از هم

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

 

بعد تو دلم حزینه

برا زینب و سکینه

به خدا غمم همینه

 

جون مادرم نذار تو

کوچه های شام و کوفه

دیگه تکرار شِه مدینه

 

نمیخوام دیگه به روی

صورت ناموس حیدر

دست نامَحرَم بشینه

 

عباس از بعد تو ای قُوت و نیروی من

حاجت به استخاره نداره گلوی من

 

عباس پامو که بیرون بذارم از علقمه

عباس تو دشمنا حرف از سر و بُریدنه

 

پاشو اَبَاالأدب

قلبم در تاب و تب

ای وای از دل زینب

 

عباس تنهام نذار

اشکم رو درنیار

عباس پاشو علمدار

 

اباالفضل پاشو بریم به خیمه

واحد: از برکت خون حسین

از برکت خون حسین

برپا شده در عالمین

موجی ز بیداری و عشق

 

بحرین و خون شیعیان

بحرین و ظلم بی امان

 

آنچه که دست فتنه بست

آنچه به دست شیعه هست

بیداری اسلامی است

 

یا لیتنا کنا معک

 

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: عباس علمدار حسین

 

اباالفضل، همونیه که دل می بره

اباالفضل، میر سپاه و لشکره

اباالفضل، ساقی طفلان حسین

اباالفضل، سمبل ایمان حسین

 

دلم میخواد پر بزنم، طائر مرقدت بشم

یه بار تا قبل مردنم، زائر مرقدت بشم

 

عباس علمدار حسین

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

سرود هیئت: چشمه‌ی اشکه

چشمه‌ی اشکه، تشنه‌ی نوره

چشمایی که منتظر روز ظهوره

 

هر جمعه دل عاشق ما ندبه میخونه

بی تاب غم حضرت موعود میمونه

 

دل مانده و عهدی / با حضرت مهدی

 

شور و حماسه، پاکی و ایمان

خورده گره با غزل نام شهیدان

 

با یاد علی اکبرای راه خمینی

پر میزنه دل تا حرم سرخ حسینی

 

ماییم و ولایت / تا وقت شهادت

 

ناله و گریه، سوز تو سینه

بشم تو هیئتت دعام همینه

 

گریان غم فاطمه‌ایم و آل زهرا

در سایه‌ی بیرق کریم آل طاها

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی