وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
جمعه, ۸ بهمن ۱۳۸۹، ۰۸:۳۱ ق.ظ

مراسم عزاداری اربعین حسینی / هیئت کریم آل طاها (ع) - شهرری؛ 5 بهمن 89

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

دعا: زیارت اربعین؛ پخش آنلاین | دانلود

دعا: زیارت عاشورا؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: مثل زینب این روزا گریه کنید؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: یا حبیبی یاحسین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: قافله‌ی غربت و غم؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: سرزمین پربلا؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

دعا: زیارت اربعین

بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن

جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن

شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن

جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین

دعا: زیارت عاشورا

 

بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است ، بال و پر دارد

 

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

 

بخوان دعای فرج را ولی به قلب صبور

که صبر میوه شیرین تر از ظفر دارد

 

بخوان دعای فرج را که با شکسته دلان

نسیم لطف خدا ، انس بیشتر دارد

 

بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

بهشت پاک اجابت ، هزار در دارد

 

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

خدای را شب یلدای غم سحر دارد

 

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما ، نیت سفر دارد

 

بخوان دعای فرج را که آسمان ها را

شمیم غنچه نرگس ز جای بردارد

 

بخوان دعای فرج را ز پشت پرده اشک

که یار گوشه چشمی به چشم تر دارد

 

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

 

بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز

که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد

 

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

------------------------------------

 

شمس حجاب گنبد دوار زینب است
بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است

محبوبه ی حبیه ی دادار زینب است
مسطوره ی سلاله ی اطهار زینب است

اذن دخول در حرم یار زینب است
منصوره ی نرفته سر دار زینب است
---
نون و قلم نبی است و مایسطرون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین

خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین
در این قیام نقطه ی پرگار زینب است
---
ققنوس وهم از پی او در توهم است
فانوس وصف در صفت وصف او گم است

قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است
پابوس او تمامی افلاک و انجم است

کابوس شام و دولت نامرد مردم است
بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است
---
پیداترین ستاره ی دیبای خلقت است
زیباترین سروده ی لبهای خلقت است

زهراترین زهره ی زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است

شیواترین سوال معمای خلقت است
گنجینه ی جزیره ی اسرار زینب است
---
این کیست این که سجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه درند در برابرش

این کیست این که از جلوات مطهرش
عالم نیود غیر غباری ز محضرش

فرموده است از برکاتش برادرش
آئینه دار حیدر کرار زینب است
---
تا کوچه اش قبیله ی لیلا ادامه داشت
تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت

در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت
بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت

زینب نبود حضرت زهرا(س) ادامه داشت
خاتون خانه دار دو دلدار زینب است
---
سرچشمه های پرطپش کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبه ی هر آبشار از اوست

تیغ کلام فاطمی اش آب دار از اوست
تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست

آری تمام هیمنه ی ذوالفقار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است
---
آن شانه ی صبور صبوری ز ما ربود
آن قامت غیور قیامت بپا نمود

آن شیرزن حماسه ی عباس را سرود
با دست خویش بیرق کرببلا گشود

بر بالهای زخمی اش ای وای جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است
---
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش

قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش

هوهوی ذوالفقار علی می رسد به گوش
در هیبتی ز حیدر کرار زینب است
---
خورشید روی قله ی نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد

ناموس حق به ناقه ی عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد

زیباترین ستاره ی دنباله دار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است
---
چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه

مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه

کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است
---
از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن های های نی

تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خورده ام از لابه لای نی

تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی
هجران توست آتش و نیزار زینب است
---
قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو
رنگین شده است ساقه ی نی از گلوی تو

در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو
ای منتهای آرزویم گفتگوی تو

ای نازنین بناز خریدار زینب است
---
پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست
حتی به حال و روز دلش کاروان گریست

از خنده های حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعله ور کودکان گریست

از ضربه های دم به دم خیزران گریست
بر خیل اشک قافله سالار زینب است
---
زینب اگر نبود اثر کربلا نبود
شیرازه ای برای کتاب خدا نبود

زینب اگر نبود علم حق بپا نبود
این خیمه ها و پرچم و رخت عزا نبود

یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
در کار عشق گرمی بازار زینب است
---
با این که قد خمیده ام و داغ دیده ام
فتح الفتوح کرده ام هرجا رسیده ام

گر نیش کعب نی به وجودم خریده ام
گر طعم تازیانه چو مادر چشیده ام

چون کوه ایستاده ام ای سر بریده ام
در اوج اقتدار جهاندار زینب است
---
زینب کجا و خنده ی اشرار یا حسین
زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین

زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین
زینب کجا و این همه آزار یا حسین

زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین
در پنجه های بغض گرفتار زینب است

----------------------------------------

 

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند

این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند

 

اینجا گدا همیشه طلبکار می شود

اینجا که آمدی کرمش فرق می کند

 

شاعر شدم برای سرودن برایشان

این خانواده، محتشمش فرق می کند

 

صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین

عیسای خانواده دمش فرق می کند

 

از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش

معلوم می شود حرمش فرق می کند

 

تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش

حتی سیاهی علمش فرق می کند

 

با پای نیزه روی زمین راه میرود

خورشید کاروان قدمش فرق می کند

 

من از "حسینُ منّی" پیغمبر خدا

فهمیده ام حسین همش فرق می کند

 

علی زمانیان

روضه: مثل زینب این روزا گریه کنید

 

بیایید ختم آقا گریه کنید

بیایید با شهدا گریه کنید

شمع و قرآن بیارید، خرما بدید

مثل زینب این روزا گریه کنید

 

اربعین ریختن خون سیبه

آخه چلّم یه شاه غریبه

 

چله‌ی لبای خشک و کبوده

چله‌ی آتیش و خیمه و دوده

چله‌ی سقا و مشک پارشه

چله‌ی افتادن کلاه خوده

 

چله‌ی سرنگونی علمه

چله‌ی آوارگی حرمه

 

چله‌ی روضه‌ی یه بی کفنه

چله‌ی سر روی نیزه زدنه

چله‌ی سجده‌ی شمشیر و سنان

برای زیارت یک بدنه

 

چله‌ی نعلای تازه اومده

چله‌ی تشییع جنازه اومده

 

صدای قافله از راه می‌رسه

کاروان گله از راه می‌رسه

هنوز از گوشه کنار قتلگاه

صدای ناله‌ی زهرا می‌رسه

 

بوی گریه همه جا رو می‌گیره

میره و عرش خدا رو می‌گیره

 

از دیار سنگ پرونی اومدن

مثل برگای خزونی اومدن

یه نشون میون این قافله هست

همگی قامت کمونی اومدن

 

نه به دیده مونده سوی دیدنی

نه نفس برا نفس کشیدنی

 

خسته از راه اسارت اومدن

همگی برا زیارت اومدن

دست خالی که نه با گهواره و

پیرهن رفته به غارت اومدن

 

اومدن عزادار یک لاله‌اند

سیاپوش دختر سه ساله‌اند

------------------------------

ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت

زینب نشسته بر سر قبر مطهرت

 

یک اربعین گذشته ولی زنده‌ام هنوز

قامت خمیده آمده سرو صنوبرت

 

نشناختی مرا ز پس این چروک‌ها

من زینب توام ز چه رو نیست باورت

 

لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو

بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت

 

این زن که لطمه می‌زند این گونه بر خودش

او کیست؟ نجمه است عروس برادرت

 

آقا! سکینه جمله‌ی اشکش سؤالی است

یعنی کجاست قبر علمدار لشگرت

 

در کربلا هنوز زنی گریه می‌کند

زینب کش است ناله‌ی محزون مادرت

 

پیغمبری نما و دو دستت برون بیار

از دست من بگیر بقایای دخترت

 

ای پیکری که زخم تنت بی شماره بود

آورده‌ام برای تو ته مانده‌ی سرت

 

بگرفتم از امام زمان حُکم نبش قبر

تا متصل کنم سر پاکت به پیکرت

 

باید دوباره وارد گودال خون شوم

خواهم اگر که بوسه بگیرم ز حنجرت

 

من نیز با تو کشته شدم روز واقعه

اذنی بده که دفن شود با تو خواهرت

 

دلشوره داشتم که مبادا کنار تو

چشم ربابه باز بیفتد به اصغرت

 

نذرش قبول سایه نشینی نمی‌کند

از بس که بر تو هست وفادار همسرت

 

لالایی‌اش امان مرا نیز بریده است

گوید به ناله! اصغر من شیر خورده است؟!

 

سعید توفیقی

-----------------

 

آن‌دم که در دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگ‌های بریده آشنا کرد


گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت

هرگز کسی چون من تنِ بی‌سر نبوسید
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید


حیدر نبوسید، زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید

امشب چرا این خواهر محزون خسته
تا نیمه‌شب خوانده نمازش را شکسته


گل‌های زهرا، گردیده پرپر
خاموش اینجا گردیده اصغر


این سر  که ریزد از لبش شهد حلاوت
فردا به نوک نی کُند قرآن تلاوت


گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت

 

وقتـی که اهـل بیـت تـو محـمل نشـین شـد
وقتی که هنگام وداع آتشین شد


دیدم نشانی از پیکرت نیست
یا پیکرت هست اما سرت نیست


وقتی در آن دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگهای گلویت آشنا کرد


گفت ای برادر کو راس پاکت
تا کی ببینم من روی خاکت


هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیده ام جایی که پیغمبر نبوسید


حیدر نبوسید زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید


روزی که زلف چون شبت را من ببوسم
ای قاری قرآن لبت را من ببوسم


بر این لب لعل ای یار محکوم
ترسم که فردا دشمن زند چوب


مظلوم حسین جان

زمینه: یا حبیبی یاحسین

 

صدای کاروان ز ضحرا می رسد

که مجنون عاقبت به لیلا می رسد

 

آمده از دل فغان زند

ناله های بی کران زند

بر مزارش سایه بان زند

 

یا حبیبی یا حسین

 

به دل دارد نوا به دیده رود خون

به تن رخت عزا به لب ذکر جنون

 

قاتل  زینب شده غمت

بعد تو شد دیده نم نمت

زنده ماندم تا ببینمت

 

یا حبیبی یا حسین

 

به احوالی حزین کنار تو آمده

سکینه بی صدا رود تا علقمه

 

می طراود از لبش خدا

با سرکش می زند صدا

شد حلال آب ای عمو بیا

 

 

یا حبیبی یا حسین

شور: قافله‌ی غربت و غم

 

قافله‌ی غربت و غم رسیده باز به کربلا

همه میرن به پابوس، مزار شاه شهدا

 

عاشقا روز اربعین واسه زیارت حسین

میخوان که هرجوری شده، بیان به بین الحرمین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

 

بعد زیارت حسین همه میرن به علقمه

تا میرسن کنار آب، می‌پیچه بوی فاطمه

 

زینب دلش می‌گیره و میگه به زین العابدین

پس چرا اینقد کوچیکه قبر یل ام بنین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

 

هر کسی توی زندگی یه یار مهربون میخواد

با گریه و سوز و دعا به مجلس حسین میاد

 

مجلس روضه‌ی آقا بهشت روی زمینه

هرکسی دل داده باشه، اینجا آقاشو می‌بینه

 

یه دل دارم تو عالمین، اون دلمم مال حسین

هرجا برم داد می‌زنم عشقمه بین الحرمین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

شور: سرزمین پربلا

کربلا کربلا سرزمین پر بلا وای وای

کربلا کربلا قبله‌ی دیوونه‌ها وای وای

کربلا کربلا مهد مردی و وفا وای وای

 

بیقرار بیقراره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

چی بگم آروم نداره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

کربلا کربلا دل غمین و مضطرم وای وای

کربلا کربلا بیقرار دلبرم وای وای

کربلا کربلا کی میشه بیام حرم وای وای

 

به خدا ابر بهاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

همیشه چشم انتظاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

کربلا کربلا دل اسیر ماتمت وای وای

کربلا کربلا ناله دارم از غمت وای وای

کربلا کربلا آرزومه علقمه‌ت وای وای

داره اشک غم می‌باره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

دیگه داره کم میاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

به خدا دشمنات خیلی نامردن

همه‌ش به دور خیمه‌ها می‌گردن

دیگه به خواهرت رحمی ندارن

وقتی پیکرتو صدپاره کردن

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

دعا: زیارت اربعین؛ پخش آنلاین | دانلود

دعا: زیارت عاشورا؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: مثل زینب این روزا گریه کنید؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: یا حبیبی یاحسین؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: قافله‌ی غربت و غم؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: سرزمین پربلا؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

دعا: زیارت اربعین

بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن

جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن

شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن

جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین

دعا: زیارت عاشورا

 

بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است ، بال و پر دارد

 

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

 

بخوان دعای فرج را ولی به قلب صبور

که صبر میوه شیرین تر از ظفر دارد

 

بخوان دعای فرج را که با شکسته دلان

نسیم لطف خدا ، انس بیشتر دارد

 

بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

بهشت پاک اجابت ، هزار در دارد

 

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

خدای را شب یلدای غم سحر دارد

 

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما ، نیت سفر دارد

 

بخوان دعای فرج را که آسمان ها را

شمیم غنچه نرگس ز جای بردارد

 

بخوان دعای فرج را ز پشت پرده اشک

که یار گوشه چشمی به چشم تر دارد

 

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

 

بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز

که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد

 

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

------------------------------------

 

شمس حجاب گنبد دوار زینب است
بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است

محبوبه ی حبیه ی دادار زینب است
مسطوره ی سلاله ی اطهار زینب است

اذن دخول در حرم یار زینب است
منصوره ی نرفته سر دار زینب است
---
نون و قلم نبی است و مایسطرون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین

خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین
در این قیام نقطه ی پرگار زینب است
---
ققنوس وهم از پی او در توهم است
فانوس وصف در صفت وصف او گم است

قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است
پابوس او تمامی افلاک و انجم است

کابوس شام و دولت نامرد مردم است
بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است
---
پیداترین ستاره ی دیبای خلقت است
زیباترین سروده ی لبهای خلقت است

زهراترین زهره ی زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است

شیواترین سوال معمای خلقت است
گنجینه ی جزیره ی اسرار زینب است
---
این کیست این که سجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه درند در برابرش

این کیست این که از جلوات مطهرش
عالم نیود غیر غباری ز محضرش

فرموده است از برکاتش برادرش
آئینه دار حیدر کرار زینب است
---
تا کوچه اش قبیله ی لیلا ادامه داشت
تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت

در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت
بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت

زینب نبود حضرت زهرا(س) ادامه داشت
خاتون خانه دار دو دلدار زینب است
---
سرچشمه های پرطپش کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبه ی هر آبشار از اوست

تیغ کلام فاطمی اش آب دار از اوست
تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست

آری تمام هیمنه ی ذوالفقار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است
---
آن شانه ی صبور صبوری ز ما ربود
آن قامت غیور قیامت بپا نمود

آن شیرزن حماسه ی عباس را سرود
با دست خویش بیرق کرببلا گشود

بر بالهای زخمی اش ای وای جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است
---
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش

قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش

هوهوی ذوالفقار علی می رسد به گوش
در هیبتی ز حیدر کرار زینب است
---
خورشید روی قله ی نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد

ناموس حق به ناقه ی عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد

زیباترین ستاره ی دنباله دار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است
---
چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه

مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه

کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است
---
از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن های های نی

تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خورده ام از لابه لای نی

تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی
هجران توست آتش و نیزار زینب است
---
قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو
رنگین شده است ساقه ی نی از گلوی تو

در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو
ای منتهای آرزویم گفتگوی تو

ای نازنین بناز خریدار زینب است
---
پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست
حتی به حال و روز دلش کاروان گریست

از خنده های حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعله ور کودکان گریست

از ضربه های دم به دم خیزران گریست
بر خیل اشک قافله سالار زینب است
---
زینب اگر نبود اثر کربلا نبود
شیرازه ای برای کتاب خدا نبود

زینب اگر نبود علم حق بپا نبود
این خیمه ها و پرچم و رخت عزا نبود

یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
در کار عشق گرمی بازار زینب است
---
با این که قد خمیده ام و داغ دیده ام
فتح الفتوح کرده ام هرجا رسیده ام

گر نیش کعب نی به وجودم خریده ام
گر طعم تازیانه چو مادر چشیده ام

چون کوه ایستاده ام ای سر بریده ام
در اوج اقتدار جهاندار زینب است
---
زینب کجا و خنده ی اشرار یا حسین
زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین

زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین
زینب کجا و این همه آزار یا حسین

زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین
در پنجه های بغض گرفتار زینب است

----------------------------------------

 

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند

این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند

 

اینجا گدا همیشه طلبکار می شود

اینجا که آمدی کرمش فرق می کند

 

شاعر شدم برای سرودن برایشان

این خانواده، محتشمش فرق می کند

 

صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین

عیسای خانواده دمش فرق می کند

 

از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش

معلوم می شود حرمش فرق می کند

 

تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش

حتی سیاهی علمش فرق می کند

 

با پای نیزه روی زمین راه میرود

خورشید کاروان قدمش فرق می کند

 

من از "حسینُ منّی" پیغمبر خدا

فهمیده ام حسین همش فرق می کند

 

علی زمانیان

روضه: مثل زینب این روزا گریه کنید

 

بیایید ختم آقا گریه کنید

بیایید با شهدا گریه کنید

شمع و قرآن بیارید، خرما بدید

مثل زینب این روزا گریه کنید

 

اربعین ریختن خون سیبه

آخه چلّم یه شاه غریبه

 

چله‌ی لبای خشک و کبوده

چله‌ی آتیش و خیمه و دوده

چله‌ی سقا و مشک پارشه

چله‌ی افتادن کلاه خوده

 

چله‌ی سرنگونی علمه

چله‌ی آوارگی حرمه

 

چله‌ی روضه‌ی یه بی کفنه

چله‌ی سر روی نیزه زدنه

چله‌ی سجده‌ی شمشیر و سنان

برای زیارت یک بدنه

 

چله‌ی نعلای تازه اومده

چله‌ی تشییع جنازه اومده

 

صدای قافله از راه می‌رسه

کاروان گله از راه می‌رسه

هنوز از گوشه کنار قتلگاه

صدای ناله‌ی زهرا می‌رسه

 

بوی گریه همه جا رو می‌گیره

میره و عرش خدا رو می‌گیره

 

از دیار سنگ پرونی اومدن

مثل برگای خزونی اومدن

یه نشون میون این قافله هست

همگی قامت کمونی اومدن

 

نه به دیده مونده سوی دیدنی

نه نفس برا نفس کشیدنی

 

خسته از راه اسارت اومدن

همگی برا زیارت اومدن

دست خالی که نه با گهواره و

پیرهن رفته به غارت اومدن

 

اومدن عزادار یک لاله‌اند

سیاپوش دختر سه ساله‌اند

------------------------------

ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت

زینب نشسته بر سر قبر مطهرت

 

یک اربعین گذشته ولی زنده‌ام هنوز

قامت خمیده آمده سرو صنوبرت

 

نشناختی مرا ز پس این چروک‌ها

من زینب توام ز چه رو نیست باورت

 

لیلاست این که خیمه زده زیر پای تو

بار دگر بگو که اذان گوید اکبرت

 

این زن که لطمه می‌زند این گونه بر خودش

او کیست؟ نجمه است عروس برادرت

 

آقا! سکینه جمله‌ی اشکش سؤالی است

یعنی کجاست قبر علمدار لشگرت

 

در کربلا هنوز زنی گریه می‌کند

زینب کش است ناله‌ی محزون مادرت

 

پیغمبری نما و دو دستت برون بیار

از دست من بگیر بقایای دخترت

 

ای پیکری که زخم تنت بی شماره بود

آورده‌ام برای تو ته مانده‌ی سرت

 

بگرفتم از امام زمان حُکم نبش قبر

تا متصل کنم سر پاکت به پیکرت

 

باید دوباره وارد گودال خون شوم

خواهم اگر که بوسه بگیرم ز حنجرت

 

من نیز با تو کشته شدم روز واقعه

اذنی بده که دفن شود با تو خواهرت

 

دلشوره داشتم که مبادا کنار تو

چشم ربابه باز بیفتد به اصغرت

 

نذرش قبول سایه نشینی نمی‌کند

از بس که بر تو هست وفادار همسرت

 

لالایی‌اش امان مرا نیز بریده است

گوید به ناله! اصغر من شیر خورده است؟!

 

سعید توفیقی

-----------------

 

آن‌دم که در دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگ‌های بریده آشنا کرد


گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت

هرگز کسی چون من تنِ بی‌سر نبوسید
بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید


حیدر نبوسید، زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید

امشب چرا این خواهر محزون خسته
تا نیمه‌شب خوانده نمازش را شکسته


گل‌های زهرا، گردیده پرپر
خاموش اینجا گردیده اصغر


این سر  که ریزد از لبش شهد حلاوت
فردا به نوک نی کُند قرآن تلاوت


گفت ای برادر، قربان رویت
بنما اجازه بوسم گلویت

 

وقتـی که اهـل بیـت تـو محـمل نشـین شـد
وقتی که هنگام وداع آتشین شد


دیدم نشانی از پیکرت نیست
یا پیکرت هست اما سرت نیست


وقتی در آن دریای خون زینب شنا کرد
لب را به رگهای گلویت آشنا کرد


گفت ای برادر کو راس پاکت
تا کی ببینم من روی خاکت


هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیده ام جایی که پیغمبر نبوسید


حیدر نبوسید زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید


روزی که زلف چون شبت را من ببوسم
ای قاری قرآن لبت را من ببوسم


بر این لب لعل ای یار محکوم
ترسم که فردا دشمن زند چوب


مظلوم حسین جان

زمینه: یا حبیبی یاحسین

 

صدای کاروان ز ضحرا می رسد

که مجنون عاقبت به لیلا می رسد

 

آمده از دل فغان زند

ناله های بی کران زند

بر مزارش سایه بان زند

 

یا حبیبی یا حسین

 

به دل دارد نوا به دیده رود خون

به تن رخت عزا به لب ذکر جنون

 

قاتل  زینب شده غمت

بعد تو شد دیده نم نمت

زنده ماندم تا ببینمت

 

یا حبیبی یا حسین

 

به احوالی حزین کنار تو آمده

سکینه بی صدا رود تا علقمه

 

می طراود از لبش خدا

با سرکش می زند صدا

شد حلال آب ای عمو بیا

 

 

یا حبیبی یا حسین

شور: قافله‌ی غربت و غم

 

قافله‌ی غربت و غم رسیده باز به کربلا

همه میرن به پابوس، مزار شاه شهدا

 

عاشقا روز اربعین واسه زیارت حسین

میخوان که هرجوری شده، بیان به بین الحرمین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

 

بعد زیارت حسین همه میرن به علقمه

تا میرسن کنار آب، می‌پیچه بوی فاطمه

 

زینب دلش می‌گیره و میگه به زین العابدین

پس چرا اینقد کوچیکه قبر یل ام بنین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

 

هر کسی توی زندگی یه یار مهربون میخواد

با گریه و سوز و دعا به مجلس حسین میاد

 

مجلس روضه‌ی آقا بهشت روی زمینه

هرکسی دل داده باشه، اینجا آقاشو می‌بینه

 

یه دل دارم تو عالمین، اون دلمم مال حسین

هرجا برم داد می‌زنم عشقمه بین الحرمین

 

ای دل ای دل، امون از دست این دل

شور: سرزمین پربلا

کربلا کربلا سرزمین پر بلا وای وای

کربلا کربلا قبله‌ی دیوونه‌ها وای وای

کربلا کربلا مهد مردی و وفا وای وای

 

بیقرار بیقراره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

چی بگم آروم نداره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

کربلا کربلا دل غمین و مضطرم وای وای

کربلا کربلا بیقرار دلبرم وای وای

کربلا کربلا کی میشه بیام حرم وای وای

 

به خدا ابر بهاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

همیشه چشم انتظاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

کربلا کربلا دل اسیر ماتمت وای وای

کربلا کربلا ناله دارم از غمت وای وای

کربلا کربلا آرزومه علقمه‌ت وای وای

داره اشک غم می‌باره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

دیگه داره کم میاره دل من

هوس کرب و بلا داره دوباره دل من

 

حسین

 

به خدا دشمنات خیلی نامردن

همه‌ش به دور خیمه‌ها می‌گردن

دیگه به خواهرت رحمی ندارن

وقتی پیکرتو صدپاره کردن

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی