وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۲ ق.ظ

مراسم عزاداری شهادت امام صادق (ع) / هیئت کریم آل طاها (ع)؛ نازی‌آباد - 29 تیر 96

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات: باشد قبول من بدم؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: روضه‌ی گریه‌های صادق را؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: قربون روضه گرفتنات؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: حسین لبیک؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

مناجات: باشد قبول من بدم

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

 

هر کار می‌کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من بیچاره وا کنید

 

بی دردی است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

 

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

 

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

 

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلاً که گفته حاجت من را روا کنید؟!

 

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

 

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

 

عمری‌ست بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

**

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله‌ها را رها کنید

 

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

 

این پهلوی شکسته مرا زجر می‌دهد

قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

 

شاعر: محمدجواد شیرازی

روضه: روضه‌ی گریه‌های صادق را

بوی غربت همیشه می آید

از سر قبر بی چراغ کسی

دل شهر مدینه میسوزد

با تب شعله های داغ کسی

 

جان عالم فدای قبری که

غیر خورشید سایبانش نیست

نه ضریحی نه سقف آینه ای

بر سرش غیر آسمانش نیست

 

دل من باز روضه میخواند

روضه ی غربت شقایق را

روضه ی حرمت و شکستن آن

روضه ی گریه های صادق را

 

روضه ای را که باز میخواهند

پر پروانه را بسوزانند

اصلاً انگار عادت اینهاست

نیمه شب خانه را بسوزانند

 

داغیِ سینه میکند باور

با نفس هاش آه سردی را

خاک این کوچه ها نمی فهمند

غربت اشک پیرمردی را

 

پیرمردی که سوز آتش را

ساکت و بی کلام حس میکرد

پیرمردی که درد غربت را

مثل نبضش مدام حس میکرد

 

وحشیانه هجوم آوردند

کودکت داشت ناله سر میداد

وسط کوچه دست بسته تو را

تا کشیدند امامه ات افتاد

 

بی عبا ، قد خمیده ، چون زهرا

پا برهنه ز خانه ات بردند

ای محاسن سپید آل رسول

خون دل اهل خانه ات خوردند

 

بین آن کوچه ای که باریک است

چه غم گریه آوری داری

از زمین خوردن تو فهمیدم

بی کسی، ارث مادری داری

 

ارث آن مادری که در کوچه

صورتش در هجوم سیلی بود

بعد آن ضربه سخت وا میشد

پلکهایی که شد سیاه و کبود

 

ولی آقا خیالتان راحت

بین آن کوچه ظلم باطل شد

معجر مادر زمین خورده

بین صورت و دست حائل شد

 

شاعر: مسعود اصلانی

----------------------------

 

ناگهان سجّاده را از زیر پایش می‌کِشند

مثل حیدر در میان کوچه‌هایش می‌کشند

 

نامسلمانان به فکر سنّ و سالش نیستند

پابرهنه، بی‌عمامه، بی‌عبایش می‌کشند

 

بی‌مروّت‌ها سوار مرکب و دنبال خود

پیرمردی را پیاده، بی‌عصایش می‌کشند

 

با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب

لحظه لحظه عکس مادر را برایش می‌کشند

 

نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور

در میان کوچه زیر دست و پایش می‌کشند

 

روضه‌ها را در خیالش هی مجسم می‌کنند

از مدینه ناگهان تا کربلایش می‌کشند

  

زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین

وای بر من از کجاها تا کجایش می‌کشند

 

شاه غیرت روی خاک افتاده و بی‌غیرتان

نقشه‌ی حمله به سوی خیمه‌هایش می‌کشند

 

چون نمی‌برّید خنجر حنجرش را از جلو

ناکسان این بار خنجر از قفایش می‌کشند

 

کاروان عصمت وتوحید را، نامحرمان

کربلا تا کوفه و شام بلایش می کشند 

 

اشک دختر بچه‌ای یک شهر را بر هم زده

با سر باباش جان را از صدایش می‌کشند

 

در قنوتش رفته در فکر تمام روضه‌ها

ناگهان سجاده را از زیر پایش می‌کشند

 

شاعر: مجتبی خرسندی

زمینه: قربون روضه گرفتنات

شیعه، هرچی داره از تو داره / مذهب، هرچی داره از تو داره
اسلام، اگه مونده با تو مونده / مکتب، هرچی داره از تو داره
 
قربون روضه گرفتنات -  آقا یا امام صادق
فدای گریه کردن هات -  آقا یا امام صادق
 
دین من از توئه آقا / دینمو من به تو مدیونم
هرچی تو زندگیم دارم / از کرم تو میدونم
 
یابن الزهرآ، یا امام صادق مدد
 
شاعر: حسین رضائیان
 
ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: حسین لبیک

شد به زیر سقف روضه تو ارباب
این دل من وقف روضه تو ارباب
ثاراللهیم اﺑﺎﻋﺒﺪاللهیم
در بحر محبتت ھﻤﭽﻮن ماهیم
جایش بوده تاکنون پایت سر دهم
آقاجان تو در گذر از کوتاهیم

حسین لبیک حسین لبیک

ای جلودار عشق به دنیا پشت کردم
فقط تو را دارم دل به تو خوش کردم
من گرچه حقیرم و ناچیزم حسین
ای لب تشنه ز عشق تو لبریزم حسین
دستم را گرفته ای کاین گونه شاها
گشته بیرق تو دست آویزم حسین

حسین لبیک حسین لبیک

من که نمک پرورده سر این سفرم
از این جداییها در اومده کفرم
دلتنگ زیارت تل و مقتلم
میگردم به دور اون دستای قلم
آقا جون تو طوی طومار زائرات
نندازی اسم منو یک وقت از قلم

حسین لبیک حسین لبیک

شفاعت این نوکر ای پادشه با تو
خرابه این می من ، صاحب صحبا تو
من هر لحظه دم ز عشق نابت زدم
من را کن به راه عشقت ثابت قدم
بختم با تو شد سفید اما روم سیاه
خوبی از خود توئه آقا من بدم

حسین لبیک حسین لبیک

اطلاعیه مراسم:

حسین رضائیان

تصاویر مراسم:

موجود نیست



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات: باشد قبول من بدم؛ پخش آنلاین | دانلود

روضه: روضه‌ی گریه‌های صادق را؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: قربون روضه گرفتنات؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: حسین لبیک؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

مناجات: باشد قبول من بدم

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

 

هر کار می‌کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من بیچاره وا کنید

 

بی دردی است دردِ من در به در شده

بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید

 

برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز

در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید

 

بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟

قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید

 

در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است

اصلاً که گفته حاجت من را روا کنید؟!

 

یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا

آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید

 

لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام

در راه زینبیه سرم را جدا کنید

 

عمری‌ست بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام

اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید

**

بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید

اهل خرابه نافله‌ها را رها کنید

 

تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد

یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید

 

این پهلوی شکسته مرا زجر می‌دهد

قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید

 

شاعر: محمدجواد شیرازی

روضه: روضه‌ی گریه‌های صادق را

بوی غربت همیشه می آید

از سر قبر بی چراغ کسی

دل شهر مدینه میسوزد

با تب شعله های داغ کسی

 

جان عالم فدای قبری که

غیر خورشید سایبانش نیست

نه ضریحی نه سقف آینه ای

بر سرش غیر آسمانش نیست

 

دل من باز روضه میخواند

روضه ی غربت شقایق را

روضه ی حرمت و شکستن آن

روضه ی گریه های صادق را

 

روضه ای را که باز میخواهند

پر پروانه را بسوزانند

اصلاً انگار عادت اینهاست

نیمه شب خانه را بسوزانند

 

داغیِ سینه میکند باور

با نفس هاش آه سردی را

خاک این کوچه ها نمی فهمند

غربت اشک پیرمردی را

 

پیرمردی که سوز آتش را

ساکت و بی کلام حس میکرد

پیرمردی که درد غربت را

مثل نبضش مدام حس میکرد

 

وحشیانه هجوم آوردند

کودکت داشت ناله سر میداد

وسط کوچه دست بسته تو را

تا کشیدند امامه ات افتاد

 

بی عبا ، قد خمیده ، چون زهرا

پا برهنه ز خانه ات بردند

ای محاسن سپید آل رسول

خون دل اهل خانه ات خوردند

 

بین آن کوچه ای که باریک است

چه غم گریه آوری داری

از زمین خوردن تو فهمیدم

بی کسی، ارث مادری داری

 

ارث آن مادری که در کوچه

صورتش در هجوم سیلی بود

بعد آن ضربه سخت وا میشد

پلکهایی که شد سیاه و کبود

 

ولی آقا خیالتان راحت

بین آن کوچه ظلم باطل شد

معجر مادر زمین خورده

بین صورت و دست حائل شد

 

شاعر: مسعود اصلانی

----------------------------

 

ناگهان سجّاده را از زیر پایش می‌کِشند

مثل حیدر در میان کوچه‌هایش می‌کشند

 

نامسلمانان به فکر سنّ و سالش نیستند

پابرهنه، بی‌عمامه، بی‌عبایش می‌کشند

 

بی‌مروّت‌ها سوار مرکب و دنبال خود

پیرمردی را پیاده، بی‌عصایش می‌کشند

 

با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب

لحظه لحظه عکس مادر را برایش می‌کشند

 

نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور

در میان کوچه زیر دست و پایش می‌کشند

 

روضه‌ها را در خیالش هی مجسم می‌کنند

از مدینه ناگهان تا کربلایش می‌کشند

  

زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین

وای بر من از کجاها تا کجایش می‌کشند

 

شاه غیرت روی خاک افتاده و بی‌غیرتان

نقشه‌ی حمله به سوی خیمه‌هایش می‌کشند

 

چون نمی‌برّید خنجر حنجرش را از جلو

ناکسان این بار خنجر از قفایش می‌کشند

 

کاروان عصمت وتوحید را، نامحرمان

کربلا تا کوفه و شام بلایش می کشند 

 

اشک دختر بچه‌ای یک شهر را بر هم زده

با سر باباش جان را از صدایش می‌کشند

 

در قنوتش رفته در فکر تمام روضه‌ها

ناگهان سجاده را از زیر پایش می‌کشند

 

شاعر: مجتبی خرسندی

زمینه: قربون روضه گرفتنات

شیعه، هرچی داره از تو داره / مذهب، هرچی داره از تو داره
اسلام، اگه مونده با تو مونده / مکتب، هرچی داره از تو داره
 
قربون روضه گرفتنات -  آقا یا امام صادق
فدای گریه کردن هات -  آقا یا امام صادق
 
دین من از توئه آقا / دینمو من به تو مدیونم
هرچی تو زندگیم دارم / از کرم تو میدونم
 
یابن الزهرآ، یا امام صادق مدد
 
شاعر: حسین رضائیان
 
ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: حسین لبیک

شد به زیر سقف روضه تو ارباب
این دل من وقف روضه تو ارباب
ثاراللهیم اﺑﺎﻋﺒﺪاللهیم
در بحر محبتت ھﻤﭽﻮن ماهیم
جایش بوده تاکنون پایت سر دهم
آقاجان تو در گذر از کوتاهیم

حسین لبیک حسین لبیک

ای جلودار عشق به دنیا پشت کردم
فقط تو را دارم دل به تو خوش کردم
من گرچه حقیرم و ناچیزم حسین
ای لب تشنه ز عشق تو لبریزم حسین
دستم را گرفته ای کاین گونه شاها
گشته بیرق تو دست آویزم حسین

حسین لبیک حسین لبیک

من که نمک پرورده سر این سفرم
از این جداییها در اومده کفرم
دلتنگ زیارت تل و مقتلم
میگردم به دور اون دستای قلم
آقا جون تو طوی طومار زائرات
نندازی اسم منو یک وقت از قلم

حسین لبیک حسین لبیک

شفاعت این نوکر ای پادشه با تو
خرابه این می من ، صاحب صحبا تو
من هر لحظه دم ز عشق نابت زدم
من را کن به راه عشقت ثابت قدم
بختم با تو شد سفید اما روم سیاه
خوبی از خود توئه آقا من بدم

حسین لبیک حسین لبیک

اطلاعیه مراسم:

حسین رضائیان

تصاویر مراسم:

موجود نیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی