وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۰۹ ب.ظ

مراسم عزاداری وفات حضرت زینب (س) / هیئت الزهرا (س) - دانشگاه شریف؛ 4 خرداد 92

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات و روضه: حال و احوال گرفتار تماشا دارد؛ پخش آنلاین | دانلود

نوحه: یاحسین می‌گویم؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ام المصائب یا زینب کبری؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

مناجات و روضه: حال و احوال گرفتار تماشا دارد

حال و احوال گرفتار تماشا دارد
گریه ی عبـد گنـه کار تماشا دارد

 

آمدم گریه کنم تا که نگاهی بکنی
چون ستاره به شب تـار تماشا دارد

 

هر چه شد بین من و تـو ز همه پوشاندی
آبروداریِ ستـّار تماشا دارد

 

بـارها زیـر همه قـول و قـرارم زده ام
دست گیریِ تـو هـر بـار تماشا دارد

 

مهربـانی بـه گنـهکار بُــَود عادت تو
کـَرم سفرۀ غفـّار تماشا دارد

 

عاشق نیمه شب صحن و سرایِ نـجفـم
حـرم حیـدر کـرّار تماشا دارد

 

همۀ آرزویم یک سحر کرب و بلاست
شب جمعه حـرم یـار تماشا دارد

 

مادری دست به پـهلو پـسری پـاره گلو
گـریـه ها لحظۀ دیـدار تماشا دارد

 

روضـۀ قحطی آب و لبِ عـطشان حسین
گـوشۀ صـحن علمـدار تماشا دارد

 

خاک ری را به بـهای سـر آقـا دادند
زین جهت گریۀ بسیار تماشا دارد

 

کـاش امسال شـود سال ظهـور دلبـر
پـرچم خیمۀ دلـدار تماشا دارد

 

شاعر: قاسم نعمتی

 

------------------------

 

خواهر مهربون و خون جگرم

چه خوبه بیای تو امشب به برم

 

من و تو همیشه همسفر بودیم

هر دو یادگار یاس کبودیم

 

اما من فدای جون تو شدم

فدای قدّ کمون تو شدم

 

من توی قتلگاه و کنج تنور

بعد من موندی شدی سنگ صبور

 

من رو نیزه تو میونِ محملت

من لبام خونیِ سنگ و تو دلت

 

تو به روی محملت به شور و شین

همیشه مشغول ذکر یاحسین

 

گاهی من به جای قرآن رو لبم

می‌دیدم مشغول ذکر زینبم

 

همه‌ی غما به قلب تو نشست

دلتم مثل سر از محمل شکست

 

هرچی بود دوری ما سر رسیده

گرچه پشتت این یه سال خمیده

 

حالا خواهر بیا تو پیش ما

بگو از شام بلا و کربلا

 

اینجا مادرت شده چشم انتظار

چشماش از غمت شده ابر بهار

 

بگو از سیلی و از رنج و غما

غربت و طعنه‌های نامحرما

 

***

 

داداش مهربون مهربونم

اومدم پیش تو آروم جونم

 

هرچی که می‌خوای ز خواهر بدونی

تو خودت باید ز حالم بخونی

 

تو بپرس قصه‌ی رنج و محنتم

همه رو از نشونی‌های تنم

 

هنوز از ضربه‌ی تازیونه‌ها

رو تن خسته دارم نشونه‌ها

 

اگه نیلی بوده روی مادرت

کبوده تموم جسم خواهرت

 

سرم از چوب و دل از زخم زبون

هر دوتا شکسته و قدم کمون

 

همه اینا کمه واسه زینبت

پیش ضرب خیزرون روی لبت

 

یا نگاه و طعنه‌ی نامحرما

یا نثار صدقه برای ما

 

***

 

خواهرم ای همه دار و ندارم

نگو که من دیگه طاقت ندارم

 

بیا پیشم که دیگه راحت شدی

راحت از رنج و غم غربت شدی

 

بیا که رقیه چشم به راهته

اون همش یاد غم نگاهته

 

***

 

عمه جون بیا دلم تنگه برات

الهی بشم فدای اون چشات

 

عمه جون یادت میاد تو شهر شام

از غم و غصه گرفته بود صدام

 

یادته سیلی به صورتم زدند

کوفیا به سرمون سنگ میزند

 

یادته عمه شدی محمل نشین

سر بابام یادته افتاد زمین

 

عمه جون یادت میاد گوشواره‌هام

یادته آبله‌های روی پام

 

یادته گفتم بابا سیلیم زدند

بچه‌های شامی بم می‌خندیدند

 

عمه جون مردم شام خیلی بدند

سر بابامو همش سنگ می‌زدند

 

یادته معجرتو می‌کشیدند

مست بودند و به ماها می‌خندیدند

 

دیگه بسه سرتو درد نیارم

چون می‌خوام به مقدمت گل بیارم

 

عمه جون بیا منو بغل بگیر

اومدی، خوش اومدی، اما چه دیر

 

***

پیرهن خونی تو دستاش، رو سینه

انتهای غم عاشق همینه

 

شاعر بخش پایانی: حسین رضائیان

نوحه: یاحسین می‌گویم

یاحسین می‌گویم به لحظه‌ی جان دادن

حبیب خود می‌جویم، به بوی یک پیراهن

 

گشته جانش بر لب

عزیز زهرا زینب 3

 

عزیز زهرا زینب

 

این همان بانویی‌ست که قتلگه را دیده

صدای مظلومی را ز کربلا بشنیده

 

دیده زیر خنجر

گلوی ناز دلبر 3

 

عزیز زهرا زینب

 

مُصحف دردش را خدا دگر می‌بندد

به شوق دیدار او به مرگ خود می‌خندد

 

حاجتش می‌گیرد

که تشنه لب می‌میرد 3

 

عزیز زهرا زینب

شور: ام المصائب یا زینب کبری

ام المصائب یا زینب کبری

 

بارونیه چشمای من، ز داغ و ماتمت بی بی

بر سینه می زنم امشب، ز غصه و غمت بی بی

 

یاد مصیبت کوفه، یاد اسیری وشهر شام

زخم زبون و اشک و آه، قسمت هر دمت بی بی

 

از این همه غم - اشکام روونه

قلب شکستم - غرق جنونه

 

ام المصائب یا زینب کبری

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

 

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

مناجات و روضه: حال و احوال گرفتار تماشا دارد؛ پخش آنلاین | دانلود

نوحه: یاحسین می‌گویم؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ام المصائب یا زینب کبری؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

مناجات و روضه: حال و احوال گرفتار تماشا دارد

حال و احوال گرفتار تماشا دارد
گریه ی عبـد گنـه کار تماشا دارد

 

آمدم گریه کنم تا که نگاهی بکنی
چون ستاره به شب تـار تماشا دارد

 

هر چه شد بین من و تـو ز همه پوشاندی
آبروداریِ ستـّار تماشا دارد

 

بـارها زیـر همه قـول و قـرارم زده ام
دست گیریِ تـو هـر بـار تماشا دارد

 

مهربـانی بـه گنـهکار بُــَود عادت تو
کـَرم سفرۀ غفـّار تماشا دارد

 

عاشق نیمه شب صحن و سرایِ نـجفـم
حـرم حیـدر کـرّار تماشا دارد

 

همۀ آرزویم یک سحر کرب و بلاست
شب جمعه حـرم یـار تماشا دارد

 

مادری دست به پـهلو پـسری پـاره گلو
گـریـه ها لحظۀ دیـدار تماشا دارد

 

روضـۀ قحطی آب و لبِ عـطشان حسین
گـوشۀ صـحن علمـدار تماشا دارد

 

خاک ری را به بـهای سـر آقـا دادند
زین جهت گریۀ بسیار تماشا دارد

 

کـاش امسال شـود سال ظهـور دلبـر
پـرچم خیمۀ دلـدار تماشا دارد

 

شاعر: قاسم نعمتی

 

------------------------

 

خواهر مهربون و خون جگرم

چه خوبه بیای تو امشب به برم

 

من و تو همیشه همسفر بودیم

هر دو یادگار یاس کبودیم

 

اما من فدای جون تو شدم

فدای قدّ کمون تو شدم

 

من توی قتلگاه و کنج تنور

بعد من موندی شدی سنگ صبور

 

من رو نیزه تو میونِ محملت

من لبام خونیِ سنگ و تو دلت

 

تو به روی محملت به شور و شین

همیشه مشغول ذکر یاحسین

 

گاهی من به جای قرآن رو لبم

می‌دیدم مشغول ذکر زینبم

 

همه‌ی غما به قلب تو نشست

دلتم مثل سر از محمل شکست

 

هرچی بود دوری ما سر رسیده

گرچه پشتت این یه سال خمیده

 

حالا خواهر بیا تو پیش ما

بگو از شام بلا و کربلا

 

اینجا مادرت شده چشم انتظار

چشماش از غمت شده ابر بهار

 

بگو از سیلی و از رنج و غما

غربت و طعنه‌های نامحرما

 

***

 

داداش مهربون مهربونم

اومدم پیش تو آروم جونم

 

هرچی که می‌خوای ز خواهر بدونی

تو خودت باید ز حالم بخونی

 

تو بپرس قصه‌ی رنج و محنتم

همه رو از نشونی‌های تنم

 

هنوز از ضربه‌ی تازیونه‌ها

رو تن خسته دارم نشونه‌ها

 

اگه نیلی بوده روی مادرت

کبوده تموم جسم خواهرت

 

سرم از چوب و دل از زخم زبون

هر دوتا شکسته و قدم کمون

 

همه اینا کمه واسه زینبت

پیش ضرب خیزرون روی لبت

 

یا نگاه و طعنه‌ی نامحرما

یا نثار صدقه برای ما

 

***

 

خواهرم ای همه دار و ندارم

نگو که من دیگه طاقت ندارم

 

بیا پیشم که دیگه راحت شدی

راحت از رنج و غم غربت شدی

 

بیا که رقیه چشم به راهته

اون همش یاد غم نگاهته

 

***

 

عمه جون بیا دلم تنگه برات

الهی بشم فدای اون چشات

 

عمه جون یادت میاد تو شهر شام

از غم و غصه گرفته بود صدام

 

یادته سیلی به صورتم زدند

کوفیا به سرمون سنگ میزند

 

یادته عمه شدی محمل نشین

سر بابام یادته افتاد زمین

 

عمه جون یادت میاد گوشواره‌هام

یادته آبله‌های روی پام

 

یادته گفتم بابا سیلیم زدند

بچه‌های شامی بم می‌خندیدند

 

عمه جون مردم شام خیلی بدند

سر بابامو همش سنگ می‌زدند

 

یادته معجرتو می‌کشیدند

مست بودند و به ماها می‌خندیدند

 

دیگه بسه سرتو درد نیارم

چون می‌خوام به مقدمت گل بیارم

 

عمه جون بیا منو بغل بگیر

اومدی، خوش اومدی، اما چه دیر

 

***

پیرهن خونی تو دستاش، رو سینه

انتهای غم عاشق همینه

 

شاعر بخش پایانی: حسین رضائیان

نوحه: یاحسین می‌گویم

یاحسین می‌گویم به لحظه‌ی جان دادن

حبیب خود می‌جویم، به بوی یک پیراهن

 

گشته جانش بر لب

عزیز زهرا زینب 3

 

عزیز زهرا زینب

 

این همان بانویی‌ست که قتلگه را دیده

صدای مظلومی را ز کربلا بشنیده

 

دیده زیر خنجر

گلوی ناز دلبر 3

 

عزیز زهرا زینب

 

مُصحف دردش را خدا دگر می‌بندد

به شوق دیدار او به مرگ خود می‌خندد

 

حاجتش می‌گیرد

که تشنه لب می‌میرد 3

 

عزیز زهرا زینب

شور: ام المصائب یا زینب کبری

ام المصائب یا زینب کبری

 

بارونیه چشمای من، ز داغ و ماتمت بی بی

بر سینه می زنم امشب، ز غصه و غمت بی بی

 

یاد مصیبت کوفه، یاد اسیری وشهر شام

زخم زبون و اشک و آه، قسمت هر دمت بی بی

 

از این همه غم - اشکام روونه

قلب شکستم - غرق جنونه

 

ام المصائب یا زینب کبری

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

 

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

موجود نیست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی