وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۵ ق.ظ

مراسم جشن ولادت حضرت امیر (ع) / هیئت کریم آل طاها (ع) - نازی‌آباد؛ 22 فروردین 96

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

شور: صاحب ذوالفقار اومد؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ایمان علی و علی‌ست ایمان؛ پخش آنلاین | دانلود

مدیحه: دور حیدر نگرد؛ پخش آنلاین | دانلود

مدیحه: ها علیٌ بشرُ کیف بشر؛ پخش آنلاین | دانلود

سرود: قلبم باز بیقراره؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: حیدر یا حیدر؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ارباب ارباب؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: پر بزن و برو کربلا؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: سر علی، سرور علی؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

شور: صاحب ذوالفقار اومد

وقت گل افشونی شده - موقع مهمونی شده

تو کوچه‌های قلبمون - آره چراغونی شده

 

ولادت شاه مرداست

اونیکه شافع فرداست

اونی که تنها امیره

همون که، همسر و معشوق زهراست

 

علی مدد علی یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: ایمان علی و علی‌ست ایمان

در مکتب اهل فضل و ایمان

قرآن، علی و علی‌ست قرآن

 

توحید، علی، علی‌ست توحید

ایمان، علی و علی‌ست ایمان

 

اعمال، علی، علی‌ست اعمال

میزان، علی و علی‌ست میزان

 

معبودِ هماره غرق معبود

انسان همیشه فوق انسان

 

در کوی وصال او پرد دل

از خاک قدوم او دمد جان

 

عالم به در سراش سائل

خلقت به یم عطاش مهمان

 

مرهون شفاش نجل مریم

محتاج دعاش پور عمران

 

یک ذرۀ او هزار خورشید

یک قطرۀ او هزار طوفان

 

یک جملۀ او هزار حکمت

یک گفتۀ او هزار عرفان

 

یک بندۀ حکمتش ابوذر

یک شیفتۀ ولاش، سلمان

 

یک آینه از جمال او نور

یک سوره ز وصف اوست فرقان

 

کعبه به ولادتش مزین

عالم به ولایتش مسلمان

 

خلقت همه عبد و اوست مولا

عالم همه مور و او سلیمان

 

خیبرشکن رسول اکرم

سردار سپاه حی سبحان

 

کی دیده چنین بزرگواری؟

کی داشته این عطا و احسان؟

 

ای ماه، نهاده رو به خاکت

ای داده به آفتاب فرمان

 

گر عمر جهان تمام گردد

مدح تو نمی‌رسد به پایان

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

-----------------------------------

او که خدا طرح جنان از رخ او کشد

هیبت او کل یلان را به زانو کشد

کعبه‌ی صیاد که دل را به هر سو کشد

نام علی که می‌برم، فاطمه هو کشد

 

محور افلاک علی / پدر خاک علی

خالق لولاک علی / یل بی باک علی

آن که بر او کعبه کند، گریبان چاک علی

یاعلی حیدر مدد

 

کار ولایت علی شیعه سازی بود

شیعه‌ی او را به ملک سرفرازی بود

نماز بی ولای او بی نمازی بود

وضوی آن قسم به حق آب بازی بود

 

یک تنه لشکر شکند / در خیبر شکند

وصله‌ی نعلین علی / قیمت زر شکند

آنکه به یک غمزه‌ی او، عشق هم سر شکند

یاعلی حیدر مدد

مدیحه: دور حیدر نگرد

با علی ای دیده دگر پی دلبر نگرد

ای نفس ار بی او فرو رفته‌ای برنگرد

ای که به دور کعبه و منکر حیدری

کعبه ولادتگه اوست، دور حیدر نگرد

 

کو زره پشت علی / ترس را کشته علی

مقدرات عالمی / بسته‌ی مشت علی

اینکه جهنم یا بهشت، بین انگشت علی

یاعلی حیدر مدد

 

شمس که مه از رخ او وام گیرنده است

در بر آن شمس رخش، باز بازنده است

او اسدالله‌ست، یدالله‌ست و توفنده است

هرکه مصافش برود، قبر خود کنده است

 

شیر به زنجیر کشد / تا که شمشیر کشد

عرش به هم می‌ریزد / تا که تکبیر کشد

او که به هنگام نماز، از تنش تیر کشد

یاعلی حیدر مدد

مدیحه: ها علیٌ بشرُ کیف بشر

غرق در نور شدم پا تا سر

تا زنم دم ز علی بار دگر

قلم وحی بگیرید به دست

بنویسید به قلبم حیدر

روز اوّل به علی دادم دل

منم و مهر علی تا آخر

گرچه نشناختمش یک لحظه

همه عمر است مرا پیش نظر

پیشتر زآنکه بگویم مدحش

هم قلم داد ندا هم دفتر:

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

آفتابی که فروغش همه جاست

شهریاری که رفیق فقراست

ناشناسی که بوَد یار همه

دردمندی که به هر درد دواست

ما چه قابل که فدایش گردیم

آن که گردید فدایش زهراست

جان عالم نه، بگو جان رسول

شاه عالم نه، بگو عبد خداست

وه چه عبدی که خدایی دارد

از سوی حق به قضا و به قدر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

شهریار دو سرا کیست؟- علی!

هم‌نشین فقرا کیست؟- علی!

آنکه یک عمر برای اسلام

جان خود کرد فدا کیست علی!

آنکه با دست یداللهیِ او

شد سر عمرو جدا کیست علی!

بر سر دوش نبی در کعبه

آنکه بگذاشته پا کیست علی!

اوست در ذات الهی ممسوس

اوست انسان ز انسان برتر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

کیست این پای هوس را زنجیر

کیست این تیر خدا در تقدیر

شیر حق همدم اطفال یتیم

مرد اخلاص و دعا و شمشیر

به امیری جهانش چه نیاز

آنکه بر اژدر نفس است امیر

زهد و تقوا و جهاد و ایثار

شده هر چار به شأنش تفسیر

نخل‌ها گشته ز اشکش سیراب

چاه‌ها را زده آتش به جگر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

روز بر قلب سپاهی زده چاک

شب نهد چهره به سجادۀ خاک

روز خون می‌چکد از شمشیرش

شب کند اشک یتیمی را پاک

روز بگرفته سر عمرو به دست

شبش از خوف خدا بیم هلاک

می‌زند دور سرش بال زنان

مرغ شب نغمۀ روحی بفداک

آفرینش همه خوانند این بیت

جن و انس و ملک و شمس و قمر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

این همه مهر و وفا یعنی چه؟

صبر در سیل جفا یعنی چه؟

فرق بشکافته بر قاتل خویش

دادنِ سهم غذا یعنی چه؟

آن حکومت به سماوات و زمین

این تواضع به گدا یعنی چه؟

تیغ دادن به عدو در پیکار

از ره لطف و عطا یعنی چه؟

بنگارید به هر ریگ روان

بنویسید به هر برگ شجر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

رکن ارکان جهان کیست؟- علی!

سر پیدا و نهان کیست؟- علی!

آنکه در بستر پیغمبر خفت

از پی دادن جان کیست علی!

آن که تا حشر، حکومت دارد

به زمین و به زمان کیست علی!

آن که در پیکر پاک احمد'

بود چون روح و روان کیست علی!

«میثم» این است و جز این نیست بگو

که علی هست همان پیغمبر

 

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

----------------------------------

 

یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد

نام تو نقش نگین امر الله الصمد

لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو

لم یکن بعد از نبی مثلت له کفواً احد

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

سرود: قلبم باز بیقراره

قلبم باز بیقراره، میخواد امشب دوباره

 بره نجف و دم بگیره، توی مرقد پردرآره

بارونی میشم / به هوای تو / دم به دم آقا / لحظه به لحظه

دین و دینداری / بی ولای تو / آقای خوبم / دروغ محضه

از، کرم تو دم میزنم -  پشت پا به غم میزنم -  عالمو برهم میزنم

یاعلی، یاعلی یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: حیدر یا حیدر

حیدر، آقامه / حیدر، مولامه

حیدر، سرورمه، اماممه، دلبرمه

 

عشق علی، تو خونمه

تو پوست و استخونمه

ذکر علی، جنونمه

 

حیدر یا حیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: ارباب ارباب

ارباب ارباب، جونم فدات

منو ببر، به کربلات

 

آقام آقام حسین، آقام آقام

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: پر بزن و برو کربلا

گر دل شکسته ای / رنجور و خسته ای / تا پر نبسته ای

پر بزن، پر بزن، پر بزن و برو کربلا

 

وقتی ویرونهای / بی آب و دونه‌ای / فکر یه لونه‌ای

پر بزن، پر بزن، پر بزن و برو کربلا

 

دنیای منی، لیلای منی، مولای منی، آقای منی

 

عشقُکَ خیر ُ العمل / مجنونم از ازل / مهلت بده اجل

پر نزن، دور من، جون نمیدم تا نرم حرم

 

ذکر لبم مدام / آقام آقام آقام / دلتنگ کربلام

زین سخن، نگذرم، جون نمیدم تا نَرَم حرم

 

شاه عرفات، جونم به فدات، پر میزنه دل، سمت کربلات

 

دلگیرم از همه / قلبم پر از غمه / هر دم این زمزمه

کربلا، کربلا، صلِّ علی حرم الهُدی

 

تا من خدایی شم / بار غم می‌کشم / تا کربلایی شم

کربلا، کربلا، صلِّ علی حرم الهُدی

 

مدیون توام، ممنون توام، لیلای منی، مجنون توام

شور: سر علی، سرور علی

 

اسدالله علی علی شاه علی علی یاحیدر

 

دل علی، علی علی / دلبر علی، علی علی

سر علی، علی علی / سرور علی، علی علی

 

اسدالله علی علی شاه علی علی یاحیدر

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

 

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

 

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

 

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

 

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

 

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

 

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

 

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

 

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

 

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

 

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

 

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

 

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

 

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

 

شاعر: محمدحسین بهجت تبریزی، شهریار

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

حسین رضائیان

 

تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

شور: صاحب ذوالفقار اومد؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ایمان علی و علی‌ست ایمان؛ پخش آنلاین | دانلود

مدیحه: دور حیدر نگرد؛ پخش آنلاین | دانلود

مدیحه: ها علیٌ بشرُ کیف بشر؛ پخش آنلاین | دانلود

سرود: قلبم باز بیقراره؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: حیدر یا حیدر؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: ارباب ارباب؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: پر بزن و برو کربلا؛ پخش آنلاین | دانلود

شور: سر علی، سرور علی؛ پخش آنلاین | دانلود

 

فیلم مراسم:

موجود نیست

 

متن اشعار:

شور: صاحب ذوالفقار اومد

وقت گل افشونی شده - موقع مهمونی شده

تو کوچه‌های قلبمون - آره چراغونی شده

 

ولادت شاه مرداست

اونیکه شافع فرداست

اونی که تنها امیره

همون که، همسر و معشوق زهراست

 

علی مدد علی یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: ایمان علی و علی‌ست ایمان

در مکتب اهل فضل و ایمان

قرآن، علی و علی‌ست قرآن

 

توحید، علی، علی‌ست توحید

ایمان، علی و علی‌ست ایمان

 

اعمال، علی، علی‌ست اعمال

میزان، علی و علی‌ست میزان

 

معبودِ هماره غرق معبود

انسان همیشه فوق انسان

 

در کوی وصال او پرد دل

از خاک قدوم او دمد جان

 

عالم به در سراش سائل

خلقت به یم عطاش مهمان

 

مرهون شفاش نجل مریم

محتاج دعاش پور عمران

 

یک ذرۀ او هزار خورشید

یک قطرۀ او هزار طوفان

 

یک جملۀ او هزار حکمت

یک گفتۀ او هزار عرفان

 

یک بندۀ حکمتش ابوذر

یک شیفتۀ ولاش، سلمان

 

یک آینه از جمال او نور

یک سوره ز وصف اوست فرقان

 

کعبه به ولادتش مزین

عالم به ولایتش مسلمان

 

خلقت همه عبد و اوست مولا

عالم همه مور و او سلیمان

 

خیبرشکن رسول اکرم

سردار سپاه حی سبحان

 

کی دیده چنین بزرگواری؟

کی داشته این عطا و احسان؟

 

ای ماه، نهاده رو به خاکت

ای داده به آفتاب فرمان

 

گر عمر جهان تمام گردد

مدح تو نمی‌رسد به پایان

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

-----------------------------------

او که خدا طرح جنان از رخ او کشد

هیبت او کل یلان را به زانو کشد

کعبه‌ی صیاد که دل را به هر سو کشد

نام علی که می‌برم، فاطمه هو کشد

 

محور افلاک علی / پدر خاک علی

خالق لولاک علی / یل بی باک علی

آن که بر او کعبه کند، گریبان چاک علی

یاعلی حیدر مدد

 

کار ولایت علی شیعه سازی بود

شیعه‌ی او را به ملک سرفرازی بود

نماز بی ولای او بی نمازی بود

وضوی آن قسم به حق آب بازی بود

 

یک تنه لشکر شکند / در خیبر شکند

وصله‌ی نعلین علی / قیمت زر شکند

آنکه به یک غمزه‌ی او، عشق هم سر شکند

یاعلی حیدر مدد

مدیحه: دور حیدر نگرد

با علی ای دیده دگر پی دلبر نگرد

ای نفس ار بی او فرو رفته‌ای برنگرد

ای که به دور کعبه و منکر حیدری

کعبه ولادتگه اوست، دور حیدر نگرد

 

کو زره پشت علی / ترس را کشته علی

مقدرات عالمی / بسته‌ی مشت علی

اینکه جهنم یا بهشت، بین انگشت علی

یاعلی حیدر مدد

 

شمس که مه از رخ او وام گیرنده است

در بر آن شمس رخش، باز بازنده است

او اسدالله‌ست، یدالله‌ست و توفنده است

هرکه مصافش برود، قبر خود کنده است

 

شیر به زنجیر کشد / تا که شمشیر کشد

عرش به هم می‌ریزد / تا که تکبیر کشد

او که به هنگام نماز، از تنش تیر کشد

یاعلی حیدر مدد

مدیحه: ها علیٌ بشرُ کیف بشر

غرق در نور شدم پا تا سر

تا زنم دم ز علی بار دگر

قلم وحی بگیرید به دست

بنویسید به قلبم حیدر

روز اوّل به علی دادم دل

منم و مهر علی تا آخر

گرچه نشناختمش یک لحظه

همه عمر است مرا پیش نظر

پیشتر زآنکه بگویم مدحش

هم قلم داد ندا هم دفتر:

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

آفتابی که فروغش همه جاست

شهریاری که رفیق فقراست

ناشناسی که بوَد یار همه

دردمندی که به هر درد دواست

ما چه قابل که فدایش گردیم

آن که گردید فدایش زهراست

جان عالم نه، بگو جان رسول

شاه عالم نه، بگو عبد خداست

وه چه عبدی که خدایی دارد

از سوی حق به قضا و به قدر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

شهریار دو سرا کیست؟- علی!

هم‌نشین فقرا کیست؟- علی!

آنکه یک عمر برای اسلام

جان خود کرد فدا کیست علی!

آنکه با دست یداللهیِ او

شد سر عمرو جدا کیست علی!

بر سر دوش نبی در کعبه

آنکه بگذاشته پا کیست علی!

اوست در ذات الهی ممسوس

اوست انسان ز انسان برتر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

کیست این پای هوس را زنجیر

کیست این تیر خدا در تقدیر

شیر حق همدم اطفال یتیم

مرد اخلاص و دعا و شمشیر

به امیری جهانش چه نیاز

آنکه بر اژدر نفس است امیر

زهد و تقوا و جهاد و ایثار

شده هر چار به شأنش تفسیر

نخل‌ها گشته ز اشکش سیراب

چاه‌ها را زده آتش به جگر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

روز بر قلب سپاهی زده چاک

شب نهد چهره به سجادۀ خاک

روز خون می‌چکد از شمشیرش

شب کند اشک یتیمی را پاک

روز بگرفته سر عمرو به دست

شبش از خوف خدا بیم هلاک

می‌زند دور سرش بال زنان

مرغ شب نغمۀ روحی بفداک

آفرینش همه خوانند این بیت

جن و انس و ملک و شمس و قمر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

این همه مهر و وفا یعنی چه؟

صبر در سیل جفا یعنی چه؟

فرق بشکافته بر قاتل خویش

دادنِ سهم غذا یعنی چه؟

آن حکومت به سماوات و زمین

این تواضع به گدا یعنی چه؟

تیغ دادن به عدو در پیکار

از ره لطف و عطا یعنی چه؟

بنگارید به هر ریگ روان

بنویسید به هر برگ شجر

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

رکن ارکان جهان کیست؟- علی!

سر پیدا و نهان کیست؟- علی!

آنکه در بستر پیغمبر خفت

از پی دادن جان کیست علی!

آن که تا حشر، حکومت دارد

به زمین و به زمان کیست علی!

آن که در پیکر پاک احمد'

بود چون روح و روان کیست علی!

«میثم» این است و جز این نیست بگو

که علی هست همان پیغمبر

 

 

ها علیٌ بشرٌ کیف بشر

ربـّه فیـه تجلّا و ظهر

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

----------------------------------

 

یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد

نام تو نقش نگین امر الله الصمد

لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو

لم یکن بعد از نبی مثلت له کفواً احد

 

شاعر: استاد غلام رضا سازگار

سرود: قلبم باز بیقراره

قلبم باز بیقراره، میخواد امشب دوباره

 بره نجف و دم بگیره، توی مرقد پردرآره

بارونی میشم / به هوای تو / دم به دم آقا / لحظه به لحظه

دین و دینداری / بی ولای تو / آقای خوبم / دروغ محضه

از، کرم تو دم میزنم -  پشت پا به غم میزنم -  عالمو برهم میزنم

یاعلی، یاعلی یاحیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: حیدر یا حیدر

حیدر، آقامه / حیدر، مولامه

حیدر، سرورمه، اماممه، دلبرمه

 

عشق علی، تو خونمه

تو پوست و استخونمه

ذکر علی، جنونمه

 

حیدر یا حیدر

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: ارباب ارباب

ارباب ارباب، جونم فدات

منو ببر، به کربلات

 

آقام آقام حسین، آقام آقام

 

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

شور: پر بزن و برو کربلا

گر دل شکسته ای / رنجور و خسته ای / تا پر نبسته ای

پر بزن، پر بزن، پر بزن و برو کربلا

 

وقتی ویرونهای / بی آب و دونه‌ای / فکر یه لونه‌ای

پر بزن، پر بزن، پر بزن و برو کربلا

 

دنیای منی، لیلای منی، مولای منی، آقای منی

 

عشقُکَ خیر ُ العمل / مجنونم از ازل / مهلت بده اجل

پر نزن، دور من، جون نمیدم تا نرم حرم

 

ذکر لبم مدام / آقام آقام آقام / دلتنگ کربلام

زین سخن، نگذرم، جون نمیدم تا نَرَم حرم

 

شاه عرفات، جونم به فدات، پر میزنه دل، سمت کربلات

 

دلگیرم از همه / قلبم پر از غمه / هر دم این زمزمه

کربلا، کربلا، صلِّ علی حرم الهُدی

 

تا من خدایی شم / بار غم می‌کشم / تا کربلایی شم

کربلا، کربلا، صلِّ علی حرم الهُدی

 

مدیون توام، ممنون توام، لیلای منی، مجنون توام

شور: سر علی، سرور علی

 

اسدالله علی علی شاه علی علی یاحیدر

 

دل علی، علی علی / دلبر علی، علی علی

سر علی، علی علی / سرور علی، علی علی

 

اسدالله علی علی شاه علی علی یاحیدر

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

 

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

 

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

 

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

 

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

 

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

 

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

 

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

 

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

 

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

 

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

 

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

 

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

 

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

 

شاعر: محمدحسین بهجت تبریزی، شهریار

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

 

تصاویر مراسم:

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

حسین رضائیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی