وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)
جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۱۹ ب.ظ

مداحی شب سوم ماه محرم - حضرت رقیه (س) - واحد سنگین

اون روزی که تو کوچمون، خبر اومد شهید شدی / سه ساله بودم

اون روزی که پیش خدا، شهید و روسفید شدی / سه ساله بودم


دلم برات که تنگ میشد، خودت پیشم می‌اومدی / بابای خوبم

دلم برات که تنگ میشد، تو خواب بهم سر میزدی / بابای خوبم

 

یادم میاد برا خودم، خانوم بودم بابایی

تو بغل بزرگترا، آروم بودم بابایی

 

اون روزی که آوردنت، از جبهه‌ها / گریه امونمو برید

یکی می‌گفت سر نداری، باباجونم / آتیش به قلب من کشید

 

یعنی اگه صدات کنم، جوابمو نمیدی؟

اگه بخوام نگات کنم.... نه، باورم نمیشه...

 

یعنی اگه یه روز بخوام، روی تو رو ببوسم

باید چیکار برات کنم... نه، باورم نمیشه...

 

باباجونم باباجونم، برس به دادم


 

این غصه‌ها یادم میاد، یادم میاد نبودنات / دلم می‌گیره

با فیلم یادگاری از، نبرد تو با دشمنات / دلم می‌گیره

 

هنوز برام یه پرسشه، چه فرقی بود بین من و / خانوم رقیه

منم یتیم بودم ولی، آروم شدم اما نشد / آروم رقیه

 

مگه کسی نوازشت، نکرد سه ساله خانوم

دل‌تنگیات مگه نشد، با مهربونی آروم

 

وقتی یتیم شدی مگه، دل تو رو / کسی شکسته خانوم؟

دستای کوچیک تو رو، تو گریه‌هات / چه جوری بسته خانوم؟

 

وقتی دلت برا بابات، میشد قد یه ذره

نامردا سیلی زدنت... نه، باورم نمیشه...

 

وقتی بابا می‌گفتی و، می‌گفتی من یتیمم

تو کوچه‌ها کشیدنت... نه، باورم نمیشه...

 

رقیه جان رقیه جان، برات بمیرم

 

می‌گفت یه روز یه روضه خون، یه شب توی خرابه‌ها / باباتو دیدی

می‌گفت همونجا با سر، باباجونت حرف زدی و / بعدش خوابیدی

 

میگفت با گریه کردنات، تمومی اهل حرم / گریه می‌کردن

اهل خرابه همشون، با ناله‌ی وای مادرم / گریه می‌کردن

 

خانوم شنیدم که شما، شبیه زهرا بودی

برا همین شباهتت، عزیز بابا بودی

 

شمام قدت خم شده و، کبود شده / صورت مهربونت

ابر سیاه غصه‌ها، تو کوچه‌ها / میشده سایه‌بونت

 

وقتی زدن تو کوچه‌ها، فاطمه رو عزیزم

سیلی زدن به صورت.... تو، دیگه باورم شد

 

وقتی شکستن دستشو، با اون قلاف شمشیر

با خیزران به قامت... تو، دیگه باورم شد

 

یافاطمه یافاطمه، مظلومه زهرا


دانلود سبک



نوشته شده توسط یاحق
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

پایگاه انتشار مداحی‌ها، مولودی‌خوانی‌ها و سروده‌های هیئت (تصانیف مداحی)

وبگاه رسمی کربلایی حسین رضائیان

سالیانی‌ست که با نوکری‌ات دل شادم
جان زهرا دم مردن مبری از یادم....

برای عاقبت به خیری بنده حقیر دعا کنید. یاحق

"استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلامانع است"

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اون روزی که تو کوچمون، خبر اومد شهید شدی / سه ساله بودم

اون روزی که پیش خدا، شهید و روسفید شدی / سه ساله بودم


دلم برات که تنگ میشد، خودت پیشم می‌اومدی / بابای خوبم

دلم برات که تنگ میشد، تو خواب بهم سر میزدی / بابای خوبم

 

یادم میاد برا خودم، خانوم بودم بابایی

تو بغل بزرگترا، آروم بودم بابایی

 

اون روزی که آوردنت، از جبهه‌ها / گریه امونمو برید

یکی می‌گفت سر نداری، باباجونم / آتیش به قلب من کشید

 

یعنی اگه صدات کنم، جوابمو نمیدی؟

اگه بخوام نگات کنم.... نه، باورم نمیشه...

 

یعنی اگه یه روز بخوام، روی تو رو ببوسم

باید چیکار برات کنم... نه، باورم نمیشه...

 

باباجونم باباجونم، برس به دادم


 

این غصه‌ها یادم میاد، یادم میاد نبودنات / دلم می‌گیره

با فیلم یادگاری از، نبرد تو با دشمنات / دلم می‌گیره

 

هنوز برام یه پرسشه، چه فرقی بود بین من و / خانوم رقیه

منم یتیم بودم ولی، آروم شدم اما نشد / آروم رقیه

 

مگه کسی نوازشت، نکرد سه ساله خانوم

دل‌تنگیات مگه نشد، با مهربونی آروم

 

وقتی یتیم شدی مگه، دل تو رو / کسی شکسته خانوم؟

دستای کوچیک تو رو، تو گریه‌هات / چه جوری بسته خانوم؟

 

وقتی دلت برا بابات، میشد قد یه ذره

نامردا سیلی زدنت... نه، باورم نمیشه...

 

وقتی بابا می‌گفتی و، می‌گفتی من یتیمم

تو کوچه‌ها کشیدنت... نه، باورم نمیشه...

 

رقیه جان رقیه جان، برات بمیرم

 

می‌گفت یه روز یه روضه خون، یه شب توی خرابه‌ها / باباتو دیدی

می‌گفت همونجا با سر، باباجونت حرف زدی و / بعدش خوابیدی

 

میگفت با گریه کردنات، تمومی اهل حرم / گریه می‌کردن

اهل خرابه همشون، با ناله‌ی وای مادرم / گریه می‌کردن

 

خانوم شنیدم که شما، شبیه زهرا بودی

برا همین شباهتت، عزیز بابا بودی

 

شمام قدت خم شده و، کبود شده / صورت مهربونت

ابر سیاه غصه‌ها، تو کوچه‌ها / میشده سایه‌بونت

 

وقتی زدن تو کوچه‌ها، فاطمه رو عزیزم

سیلی زدن به صورت.... تو، دیگه باورم شد

 

وقتی شکستن دستشو، با اون قلاف شمشیر

با خیزران به قامت... تو، دیگه باورم شد

 

یافاطمه یافاطمه، مظلومه زهرا


دانلود سبک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی