مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمزمه

عمو بیا ببین که من، رو خاکا افتادم

عمو بیا عمو بیا، برس به فریادم

 

این گوشه تو میدون / تنها و بی‌یاور

نامردای کوفه / سنگم زدن آخر

 

عمو بیا ببین / که دشمن نامرد

نیزه توی پهلوم / زد و بلندم کرد

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمینه

نور دو چشمان حسین و حسن / بلبل بستان حسین و حسن
ای وجناتت همگی چون علی / رزم تو طوفان حسین و حسن

شیرِ میدان عشق -  قاسم بن الحسن

جان و جانان عشق -  قاسم بن الحسن

در دل میدان حسن دیگری // وقت رجز همچو علی اکبری

قاسم بن الحسن

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) – واحد کند (سنگین)

رسیده نوبت به من و، وقت رجز خوندن

بعد علی اکبر ندارم، طاقت موندن

عموی من، ابن الحسن، عزم سفر داره

از دلِ خونِ تو دلِ، زارم خبر داره

با نامه ی بابا حسن / منو بغل کردی

کام منو عمو پر از / شهد عسل کردی

عموی مظلومم

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمینه

تو خیمه آخرین شب، حرف مرد عمل بود

ذکر لب های قاسم، « أحلی من العسل » بود

 

این قبیله کوثرن -  از همه دل می برن

بچه های فاطمه -  در شجاعت حیدرن

 

یاحسین آقام آقام

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) – واحد کند (سنگین)

اومدم فدات بشم عمو حسین // فدای نگات بشم عمو حسین

نامه ی بابامو آوردم برات - اجازه ندی می افتم به پاهات

داری گریه می کنی عموجونم - فدای چکیدن اشک چشات

گریه نکن! طاقت نداره قاسم تو / عموی من! فدای غصه و غم تو

جانم حسین2، عموی خوبم

 

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمینه

پسر ارشد شیر جمل اومد به نبرد / زیر لب زمزمه ی « احلی من العسل » رو گفت

با دلاوریش تو میدون اومد و مثل یه شیر / قصه ی نبرد پهلوون تو جمل رو گفت

منم، شیری چون مرتضی -  منم، فرزند مجتبی -  منم، امید مصطفی

حسین، جانم عمو حسین

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمزمه

عمو بیا برس به فریادم / بیا ببین رو خاکا افتادم / تموم هستیمو به پات دادم / بیا عموجون، بیا عموجون

عسل می ریزه از سبوی من / نشسته بابام روبروی من / شده میسر آرزوی من / بیا عموجون، بیا عموجون

بیا که جون بدم روی پاهات - بگیر تو دستامو توی دستات - غصه شدم دوباره رو غم هات - شرمنده ام من، شرمنده ام من

 

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمینه

به سوی حق ره سپارم، واویلا / سر به برت می گذارم، واویلا

بعد علی اکبر، طاقت موندن ندارم

عمو بده اذن میدون، به خدا من بیقرارم

یتیممو آرزوی، دیدن بابامو دارم  

واویلتا واویلا

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) – واحد کند (سنگین)

من قاسم نوجوانم  / طفل کریم مدینه   

بعد از علی اکبر تو / دارم غمی کنج سینه   

من قاسم مجتبایم – سرباز خون خدایم  

مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) – واحد کند (سنگین)

دلم در یاد مدینَس، نمونده صبر و قرارم / دلم خونه، پریشونه،چرا که بابا ندارم

اذنم نمیده که برم – مگه کمتر از اکبرم   

زار و دلسردم، کوهی از دردم، در تب و تاب نگارم  

می زنم فریاد، قلب من شد شاد، نامه ای از بابا دارم  

حسین عموی خوبم