تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب

صوت مراسم:

پیش زمینه: بمان که روشنی دیده‌ی ترم باشی؛ پخش آنلاین | دانلود

زمینه: گریه نکن بهار من؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: چقد حسین غریبی؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: باغ عمرم به زمستان تبر نزدیک است؛ پخش آنلاین | دانلود

واحد: ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است؛ پخش آنلاین | دانلود

فیلم مراسم:

موجود نیست

متن اشعار:

پیش زمینه: بمان که روشنی دیده‌ی ترم باشی

بمان که روشنی دیده‌ی ترم باشی

شبیه آیینه ای در برابرم باشی

هوای خیمه‌ی من بی نگاه تو سرد است

بمان که مایه‌ی دل گرمی حرم باشی

چه شد که از ته گودال سر در آوردی

تو زینت سر دوش پیمبرم باشی

در این شلوغی گودال تنگ، قول بده

کمی مراقب پهلوی مادرم باشی

تو در بلندترین نیزه منزلت کردی

به این بهانه مگر سایه‌ی سرم باشی

جواب خنده‌ی دشمن به خواهرت با کیست

مگر تو قول ندادی برادرم باشی

تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده

بمان که روشنی دیده ی ترم باشی

شاعر: استاد علی اکبر لطیفیان

زمینه: گریه نکن بهار من

زینب، زینب، بیا بشیم کنار من

زینب، زینب، گریه نکن بهار من

ببین که وقت رفتن، برادر تو اومده

بیا بشین کنارمو، وصیتامو گوش بده

امشب / سرم روی شونه‌ی تو، آروم گرفته خواهر من

تو هم شبیه فاطمه، نشسته‌ای برابر من

امشب / صدای قرآن پیچیده، میون خیمه‌گاهم اما

دشمن داره آماده میشه، برای قتل عام فردا

وای از غریبی

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: چقد حسین غریبی

میون سینه امشب، تلاطم، گرفته / دلشوره ی عجیبی

پیچیده توی صحرا، یه ناله، که ای وای / چقدر حسین غریبی

چشم آسمون دوباره، میخواد از غصه بباره

شب عاشورا رسیده، دل زینب بیقراره

رسیده وقت جدایی، بین خواهر و برادر

اومده آروم نشسته، روبروش این دم آخر

بعد پنجاه سال که با هم بودیم و جدا نبودیم

میزنی حرف جدایی، مگه عهد نبسته بودیم

آه و واویلا واویلا

شاعر: حسین رضائیان

ادامه شعر در آدرس پیش رو: کلیک کنید

واحد: باغ عمرم به زمستان تبر نزدیک است

باغ عمرم به زمستان تبر نزدیک است

لحظه‌ی حمله‌ی گرگان به جگر نزدیک است

سال‌ها وصل تو را خواستم اما دیدم

هر دعایی که نکردم به اثر نزدیک است

کوه صبر دلم اوصاف قیامت دارد

یعنی آن دم که خمیده‌ست کمر نزدیک است

گفته‌ای یاد تو باشم به نماز شب خود

بی تو افسانه شبی که به سحر نزدیک است

آه از آن لحظه‌ی دوری که فراق من و توست

آن قدَر نیست که گویم چقدَر نزدیک است

کم به آرامش این خیمه مرا دعوت کن

قتلگاه تو به این خیمه مگر نزدیک است

بوسه‌ی من ز تو هرچند مرا خواهد کشت

بوسه‌ی خنجر و شمشیر به سر نزدیک است

نیزه و تیر به دستان کسی که دور است

سنگ و شمشیر ولی در کف هر نزدیک است

اندکی صبر کنی همره تو می آیم

خواهرت را به سوی کوفه سفر نزدیک است

واحد: ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است

ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است

مهر تو نور دل و اول و پایان من است

ای حسینی که عوالم همه گریان تواند

گوهر اشک برای تو به دامان من است

جان نثار حرمت می‌کنم ای محور عشق

عشق تو دین من و مذهب و ایمان من است

دیده‌ام تا صف محشر ز چه آرام شود

که شفیعم برِ تو دیده‌ی گریان من است

دل ز هر عشق تهی سازم و جان پاک کنم

چون حسین است که جان من و جانان من است

به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس

چون در آن لحظه حسین است که مهمان من است

به سوالم اگر آیند به میزان حساب

پاسخ آرم به خداوند حسین جان من است

اطلاعیه مراسم:

موجود نیست

تصاویر مراسم:

موجود نیست