مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) – واحد کند (سنگین)
دلم در یاد مدینَس، نمونده صبر و قرارم / دلم خونه، پریشونه،چرا که بابا ندارم
اذنم نمیده که برم – مگه کمتر از اکبرم
زار و دلسردم، کوهی از دردم، در تب و تاب نگارم
می زنم فریاد، قلب من شد شاد، نامه ای از بابا دارم
حسین عموی خوبم
در آغوشت ای عموجان، به یاد بابا می افتم / یتیمم من، غریبم من، ولی هیچ موقع نگفتم
یادم نمیره از جفا - تیر عدو جسم بابا
تابوت خونی، قلب محزونی، شد نصیب تو عموجان
وقت جبران، لطف جانانه، میروم من سمت میدان
حسین عموی خوبم
با ذکر « إن تنکرونی »، به سمت دشمن دویدم / ولی آخر، سُم اَستَر، یه کاری کرد قد کشیدم
زیر سم اسب عدو - فقط می گفتم من عمو
با دلی غمگین، بر روی زمین، دست و پا من می کشیدم
در نگاه تو، میگه آه تو، کاش میمردم نمی دیدم
حسین عموی خوبم