مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمینه
پسر ارشد شیر جمل اومد به نبرد / زیر لب زمزمه ی « احلی من العسل » رو گفت
با دلاوریش تو میدون اومد و مثل یه شیر / قصه ی نبرد پهلوون تو جمل رو گفت
منم، شیری چون مرتضی - منم، فرزند مجتبی - منم، امید مصطفی
حسین، جانم عمو حسین
حریف تیغش نشد سپاه روباهای پست / بارون سنگ، بارون تیر، از رو اسب افتاد زمین
همه می دونند چی شد زیر سم اسبا، نگم / صدا زد عمو بیا قد کشیدن منو ببین
عمو، برس به داد من - عمو، بشنو فریاد من - عمو، بیا امداد من
حسین، جانم عمو حسین