آورده ام بهر، منای تو قربان
آه ای، حسین من، بده اذن میدان
قبول از من کن دو طفلانم / برای یاری جانانم / حسین جانم
گشته دل هوایی ات، الا یا حسین / می شوند فدایی ات، الا یا حسین
آورده ام بهر، منای تو قربان
آه ای، حسین من، بده اذن میدان
قبول از من کن دو طفلانم / برای یاری جانانم / حسین جانم
گشته دل هوایی ات، الا یا حسین / می شوند فدایی ات، الا یا حسین
نوبت به زینب رسید - جان من بر لب رسید
وقت، عرض ارادتم به داداشه / غصه ی من اشک تو چشماشه / نبینم اون روزی که تنهاشه
حسین، برادر غریب و مظلومم
من ساقی عشقم، من حامی عشقم / در بحر مشتاقی، من ماهی عشقم
تمام وجودم، محو عشق ولایت – به خونم نمایم، از امامم حمایت
دارد، نِی ز حرفم حکایت
یابن الزهرا، ابوفاضل
مشکو دادم به دستای عمویم / جز عمو العطش چیزی نگویم
عمو شرمنده ی اشکای چشمت / کاش نمی دادم من مشکو به دستت
وای، عمو رفت آب بیاره
وای، عمه چشم انتظاره
وای، بابا چه بیقراره
اباالفضل - علمدار حسین
باز / بارونی شد دل من، داغت شد قاتل من / میسوزم از غم تو، غرقم در ماتم تو
از / چشمت جاری شده خون، قلب من غرق جنون / ای تکیه گاه حرم، بشکسته شد کمرم
عباس من، پاشو بریم - ای یاس من، پاشو بریم
ابر بهار، پاشو بریم - تنهام نذار، پاشو بریم
وای وای، واویلا واویلا
عمو چرا برنگشته، واویلا / امید ما برنگشته، واویلا
ستاره ی شب های من، بیا برگرد به خیمه
ببین بی تاب بابا، ببین بی تاب عمه
بیا برگرد عمو جون، طاقت ما هم تمومه
واویلتا واویلا
یه سقا ، که تشنس ، همش به فکر دریاست / برای ، کسی که ، لباش پر از معماست
برای ، یه طفلی ، که ناله تو صداشه / یه شیش ماهه ای که ، دردونه ی باباشه
مشکو به دوش گرفته - تا بره آب بیاره
از چشم ساقی ما - میباره هی ستاره
عموی مهربونم
ای بر همه عالم، فرمانده و ارباب / بنگر منم قاسم، یکدم مرا دریاب
بده اذن میدان، تا شوم من خدایی – به راه ولایت، می شوم من فدایی
با، تو، گشته ام کربلایی
واویلتا، عموجانم
در بین آغوشت، زدم زیر گریه
بشنو، از آه من، تو تکبیر گریه
ندارم تاب و تبی جانم / شده اکبر ماتم ذهنم / بده اذنم
قاسم بن الحسنم، فدایی تو / ای عمو جان و تنم، فدایی تو
آمد در بین میدان - شیری از نسل باران
نامش، قاسم و فرزند امام عشق / بود مرام او مرام عشق / مستی صحبتش ز جام عشق
حسین، عموی مظلوم و غریب من