رسیده هنگام رفتن، واویلا / وقت ز دنیا گسستن، واویلا
زهر جفا رو چشیدم، راحت شدم دیگه از غم
دلم شکسته خدایا، ز فرط بارون ماتم
همیشه از سوی مردم، زخم زبون می شنیدم
واویلتا واویلا
رسیده هنگام رفتن، واویلا / وقت ز دنیا گسستن، واویلا
زهر جفا رو چشیدم، راحت شدم دیگه از غم
دلم شکسته خدایا، ز فرط بارون ماتم
همیشه از سوی مردم، زخم زبون می شنیدم
واویلتا واویلا
راحت، شدم آخر، ز شهر مدینه
من می روم دیگر، ز شهر مدینه
انیس من گشته این ماتم / دلا مویم شد سپید از غم / شپید از غم 2
مادرم منتظره، باید من برم / هنوز زخمیه دره، باید من برم
رسید از سفر/ قافله ای ز آل طاها
رسید از سفر/ کاروون غصه و غم ها
رسید از سفر/ زینب غمدیده و تنها
دل ها محزون، جاریه از چشما بارون / نشسته زینب کنار قبر، برادر نوحه خون
بعد از تو- چه مصیبت هایی که کشیدم
بعد از تو - غیر ماتم و غم چیزی ندیدم
بعد از تو - دیگه از همه دنیا دل بریدم
ثارالله، یاحسین 2 سالار زینب
رسیده قافله ای، به دشت کرببلا، وای وای وای
قافله ای که شده، اسیر رنج و بلا، وای وای وای
اولاد پیمبر، چون لاله ی پرپر / از رنج اسارت، غمدیده و مضطر
دل ها همه مشتاق زیارت شده حالا - جان ها همه مجنون غم و غصه ی مولا
ثارالله
بابا، دلم از داغ تو غرق خونه
بابا، آسمون هم با من روضه خونه
بابا، بی تو فریاد و داد از این زمونه
داغ تو پیرم کرد، از دنیا سیرم کرد / با زنجیر کینه، دشمن درگیرم کرد
بابای غریبم، ای شیب الخضیبم / ای در وقت ماتم، به دردم طبیبم
أبتا یاحسین
بابا، بابا، فاطمه تو تنها نذار - بابا، بابا، منو تو دنیا جا نذار
داری میری بدون من، یا رحمة للعالمین
یه رحمی کن به دخترت، حال بدِ منو ببین
بابا / ببین حسین و حسنم، پایین پات چه حالی دارن / ببین مثه ابر بهار، ز داغ رفتنت می بارن
بابا / من میدونم که بعد تو، غریب و بی کس میشه حیدر / گوشه نشین غم میشه، تو خونه با یه قلب مضطر
وای از غریبی
در خانه پیغمبر، فتاده به بستر
در نزد او نالد، غریبانه مادر
بگوید گریان مرو بابا / مرو که من می شوم تنها / مرو بابا 2
غصه ات می کُشدم، مرو از برم / از همه خسته شدم، مرو از برم
به سوی حق ره سپارم، واویلا / سر به برت می گذارم، واویلا
بعد علی اکبر، طاقت موندن ندارم
عمو بده اذن میدون، به خدا من بیقرارم
یتیممو آرزوی، دیدن بابامو دارم
واویلتا واویلا
فرزند عبدالله، سرمایه ی زینب / شعر و سرود عشق، آوازه ی برلب
به میدان دلبر، سرباز تو هستیم – خدایا ببین که، دل ز دنیا گسستیم
پشت، دشمنت را شکستیم
واغربتا، حسین جانم
نوبت جانبازی من / با دو طفلانم رسیده
بهر جان دادن برایت / این دو را حق آفریده
با دودست، خود کفن بر، قامت این دو نمودم
بابی از مردی و هیبت، در وجودشان گشودم
دستشان دادم سلاح و، بر مقامشان فزودم
تحفه ای ناقابل - این دو میوه ی دل
سهم زینب بهر - ابطلای باطل
آه و واویلا