مشکو دادم به دستای عمویم / جز عمو العطش چیزی نگویم
عمو شرمنده ی اشکای چشمت / کاش نمی دادم من مشکو به دستت
وای، عمو رفت آب بیاره
وای، عمه چشم انتظاره
وای، بابا چه بیقراره
اباالفضل - علمدار حسین
مشکو دادم به دستای عمویم / جز عمو العطش چیزی نگویم
عمو شرمنده ی اشکای چشمت / کاش نمی دادم من مشکو به دستت
وای، عمو رفت آب بیاره
وای، عمه چشم انتظاره
وای، بابا چه بیقراره
اباالفضل - علمدار حسین
باز / بارونی شد دل من، داغت شد قاتل من / میسوزم از غم تو، غرقم در ماتم تو
از / چشمت جاری شده خون، قلب من غرق جنون / ای تکیه گاه حرم، بشکسته شد کمرم
عباس من، پاشو بریم - ای یاس من، پاشو بریم
ابر بهار، پاشو بریم - تنهام نذار، پاشو بریم
وای وای، واویلا واویلا
عمو چرا برنگشته، واویلا / امید ما برنگشته، واویلا
ستاره ی شب های من، بیا برگرد به خیمه
ببین بی تاب بابا، ببین بی تاب عمه
بیا برگرد عمو جون، طاقت ما هم تمومه
واویلتا واویلا
یه سقا ، که تشنس ، همش به فکر دریاست / برای ، کسی که ، لباش پر از معماست
برای ، یه طفلی ، که ناله تو صداشه / یه شیش ماهه ای که ، دردونه ی باباشه
مشکو به دوش گرفته - تا بره آب بیاره
از چشم ساقی ما - میباره هی ستاره
عموی مهربونم
ای علمدار رشیدم، ابوفاضل، ابوفاضل
پاشو از جا که خمیدم، ابوفاضل، ابوفاضل
تشنه تر از همه بودی چرا آب نخوردی؟
دل تنهای حسین را با خودت علقمه بردی
بچه ها منتظر آمدنت به ره نشستند
آب دیگر نخواهند به دنبال تو هستند
خیز و از جا که رقیه پریشان تو باشد
علی اصغر پی نازت دیده گریان تو باشد
می نمایم حس در اینجا بوی عطر مادرم را
بهر این است که خواندی یا اخا ادرک اخا را
دست تو از تن جدا شد، ابوفاضل ابوفاضل
قد من زین غم دوتا شد، ابوفاضل ابوفاضل
من قاسم نوجوانم / طفل کریم مدینه
بعد از علی اکبر تو / دارم غمی کنج سینه
من قاسم مجتبایم – سرباز خون خدایم
دلم در یاد مدینَس، نمونده صبر و قرارم / دلم خونه، پریشونه،چرا که بابا ندارم
اذنم نمیده که برم – مگه کمتر از اکبرم
زار و دلسردم، کوهی از دردم، در تب و تاب نگارم
می زنم فریاد، قلب من شد شاد، نامه ای از بابا دارم
حسین عموی خوبم
ای بر همه عالم، فرمانده و ارباب / بنگر منم قاسم، یکدم مرا دریاب
بده اذن میدان، تا شوم من خدایی – به راه ولایت، می شوم من فدایی
با، تو، گشته ام کربلایی
واویلتا، عموجانم
در بین آغوشت، زدم زیر گریه
بشنو، از آه من، تو تکبیر گریه
ندارم تاب و تبی جانم / شده اکبر ماتم ذهنم / بده اذنم
قاسم بن الحسنم، فدایی تو / ای عمو جان و تنم، فدایی تو
آمد در بین میدان - شیری از نسل باران
نامش، قاسم و فرزند امام عشق / بود مرام او مرام عشق / مستی صحبتش ز جام عشق
حسین، عموی مظلوم و غریب من