مداحی شب ششم ماه محرم - حضرت قاسم (ع) - زمزمه
من یادگار مجتبایم قاسمم من / جوان ترین داماد بنی هاشمم من / « إن تنکرونی » قاسمم من
پوشانده ام روی مهم را، از چشم های پر ز کینه
از چشم هایی که می افتد، با دیدنم یاد مدینه
با نامه ی بابای خوبم، تو داده ای اذن جهادم / من حامی و یار تو هستم، این قصه را او داده یادم
زیر سم اسبان عمو کردم صدایت / این جان ناقابل شده دیگر فدایت / گشتم فدایی ولایت
شیرین تر از شهد عسل بود، بهرت فدا بنمودن جان
حالا شدم مانند اکبر، خونین بدن تن نیمه جان
من روضه ی مادر بخوانم، بشکسته گشته استخوانم / من خود شنیدم ماجرا
را، ای مادرِ قامت کمانم