عمو رفته سوی دریا، تا برامون آب بیاره / نمی دونم، چرا اینطور، بابامون چشم انتظاره
رقیه بی تابی نکن – شش ماهه بی خوابی نکن
رفته در علقم، ساقی حرم، تا که دیگه آب بیاره
با حمایتش، با عنایتش، جون گرفتیم ما دوباره
عموی مهربونم
عمو رفته سوی دریا، تا برامون آب بیاره / نمی دونم، چرا اینطور، بابامون چشم انتظاره
رقیه بی تابی نکن – شش ماهه بی خوابی نکن
رفته در علقم، ساقی حرم، تا که دیگه آب بیاره
با حمایتش، با عنایتش، جون گرفتیم ما دوباره
عموی مهربونم
من ساقی عشقم، من حامی عشقم / در بحر مشتاقی، من ماهی عشقم
تمام وجودم، محو عشق ولایت – به خونم نمایم، از امامم حمایت
دارد، نِی ز حرفم حکایت
یابن الزهرا، ابوفاضل
یل ام البنین، تویی سالار دین / تویی آن کس که بود، برایم دلنشین
دو دستت شد جدا، به من گفتی بیا / چه شد این مرتبه، مرا خواندی اخا
تویی آرامش، دل بشکسته ام
ببین با چشم تر، برت بنشسته ام
علمدار رشیدم - از داغ تو خمیدم - ناله از دل کشیدم - اباالفضل
ابوفاضل اباالفضل
از غمت آقا، شده ام شیدا / بی تو ببریدم، دلم از دنیا / سایه ات باشد، به سرم آقا
در هوای تو، می کنم پرواز / دیده ام از تو، هر نفس اعجاز / عقده ی دل را، با تو کردم باز
یا ابوفاضل
اباالفضل، همونیه که دل می بره / اباالفضل، میر سپاه و لشکره
اباالفضل، ساقی طفلان حسین / اباالفضل، سمبل ایمان حسین
دلم میخواد پر بزنم ، طائر مرقدت بشم
یه بار تا قبل مردنم، زائر مرقدت بشم
عباس علمدار حسین
مشکو دادم به دستای عمویم / جز عمو العطش چیزی نگویم
عمو شرمنده ی اشکای چشمت / کاش نمی دادم من مشکو به دستت
وای، عمو رفت آب بیاره
وای، عمه چشم انتظاره
وای، بابا چه بیقراره
اباالفضل - علمدار حسین
باز / بارونی شد دل من، داغت شد قاتل من / میسوزم از غم تو، غرقم در ماتم تو
از / چشمت جاری شده خون، قلب من غرق جنون / ای تکیه گاه حرم، بشکسته شد کمرم
عباس من، پاشو بریم - ای یاس من، پاشو بریم
ابر بهار، پاشو بریم - تنهام نذار، پاشو بریم
وای وای، واویلا واویلا
عمو چرا برنگشته، واویلا / امید ما برنگشته، واویلا
ستاره ی شب های من، بیا برگرد به خیمه
ببین بی تاب بابا، ببین بی تاب عمه
بیا برگرد عمو جون، طاقت ما هم تمومه
واویلتا واویلا
یه سقا ، که تشنس ، همش به فکر دریاست / برای ، کسی که ، لباش پر از معماست
برای ، یه طفلی ، که ناله تو صداشه / یه شیش ماهه ای که ، دردونه ی باباشه
مشکو به دوش گرفته - تا بره آب بیاره
از چشم ساقی ما - میباره هی ستاره
عموی مهربونم
ای علمدار رشیدم، ابوفاضل، ابوفاضل
پاشو از جا که خمیدم، ابوفاضل، ابوفاضل
تشنه تر از همه بودی چرا آب نخوردی؟
دل تنهای حسین را با خودت علقمه بردی
بچه ها منتظر آمدنت به ره نشستند
آب دیگر نخواهند به دنبال تو هستند
خیز و از جا که رقیه پریشان تو باشد
علی اصغر پی نازت دیده گریان تو باشد
می نمایم حس در اینجا بوی عطر مادرم را
بهر این است که خواندی یا اخا ادرک اخا را
دست تو از تن جدا شد، ابوفاضل ابوفاضل
قد من زین غم دوتا شد، ابوفاضل ابوفاضل