نوبت زینب شده برا حسین کاری کنه / لباس رزم بپوشونه به تن نوجووناش
مگه میتونه ببینه داداشش تنها شده / فدای یه تار موت، زینب با دوتا بچه هاش 2
غمت، دلخونم می کنه - منو، حیرونم می کنه - داره، داغونم می کنه
حسین، داداش بی کَسَم
نوبت زینب شده برا حسین کاری کنه / لباس رزم بپوشونه به تن نوجووناش
مگه میتونه ببینه داداشش تنها شده / فدای یه تار موت، زینب با دوتا بچه هاش 2
غمت، دلخونم می کنه - منو، حیرونم می کنه - داره، داغونم می کنه
حسین، داداش بی کَسَم
دیگه نوبت منه که خودمو نشون بدم / صدای بابا میاد: «هل من معین»؛ من حاضرم
وقتشه به لشکر کوفه نشون بدم که من / برای خودم یه شیر مثل داداشم اکبرم 2
لبِ، خشکم پر تاوله - ز بی، آبی دارم گله - امان، از تیر حرمله
حسین، بابا بابا حسین
توی کوچه های کوفه تک و تنها دربه در / آرزومه که یه جوری خبرت کنم نیای
کوفیا دوباره زیر قولشون زدن حسین / آقا برگرد از سفر، آخه داری کجا میای2
نیا، کوفه آقای من - نیا، کوفه مولای من - ببین، حال شیدای من
حسین، آقا کوفه نیا
شب عاشورا شد و حال و هوا یه جوریه / دل زینب از غریبی برادر مضطرب
صدای قرائت قرآن پیچیده بین دشت / آسمون کربلا از حال زینب ملتهب
داداش، برام قرآن بخون - بگو، از روضه ی جنون - بمون، داداش پیشم بمون
حسین، آه و واویلتا
دستمو رها کن عمه، اجازه بده برم / نیگا کن عمو تو میدون یکه و تنها شده
بذا تا به لشکر کوفه و شام ثابت کنم / پسر شیر جمل، بزرگ شده، آقا شده
داره، عمومو میزنه - دلم، بی تاب رفتنه - دیگه، وقت رزم منه
حسین، جانم عمو حسین
آرزوم بود که دوباره ببینم محرمو / آرزوم بود که دوباره بشینم تو هیئتت
آرزوم بود که دوباره سینه زن باشم برات / رسیدم به آرزوم ممنونم از محبتت
سلام، ارباب با وفا - سلام، آقای عاشقا - سلام، مولای سرجدا
حسین، ارباب بی کفن
نام تو، ذکر لب من / شور تو، تاب و تب من
خواب ایوان طلایت / قسمت، روز و شب من
تا ابد پایت می مانم، علی جانم، علی جانم
معنی دین و قرآنم، علی جانم، علی جانم
یاعلی یا حیدر ، یاعلی یامرتضی
ام المصائب یا زینب کبری
بارونیه چشمای من، ز داغ و ماتمت بی بی / بر سینه می زنم امشب، ز غصه و غمت بی بی
یاد مصیبت کوفه، یاد اسیری وشهر شام / زخم زبون و اشک و آه، قسمت هر دمت بی بی
از این همه غم - اشکام روونه // قلب شکستم - غرق جنونه
ام المصائب یا زینب کبری
بیقرارم، فکر یارم / می رود از پیشم، غم گسارم
بانوی خانه ام ترک سفر کن
یار یگانه ام اشکم نظر کن
روزگاری را با حیدر سپر کن
---
یار هجده ساله رنگت پریده
مجتبی در بین کوچه چه دیده
پرستو وقت پروازت رسیده
فاطمه فاطمه ام ابیها
پهلو شکسته مادر / در خون نشسته مادر
صدای گریه بلند است - شب تشییع جنازه
دستارو بالا بیارید - زینب به راز و نیازه
خدایا 2
بابام همین جوری اشکاش روونه س
دل تنگش / غصه دار نامردی زمونه س
پهلو شکسته مادر / در خون نشسته مادر