تو خرابه محشر کبری به پا شد ناگهان / یه سه ساله دختری یاد باباش افتاده بود
گریه می کرد و می گفت چرا بابام نیومدش / گفته بود امشب میاد، خودش بهم قول داده بود
بیا، بابا من رو ببر - چرا، بی من رفتی سفر - بیا، اشک من رو بخر
حسین، بابا بابا حسین
تو خرابه محشر کبری به پا شد ناگهان / یه سه ساله دختری یاد باباش افتاده بود
گریه می کرد و می گفت چرا بابام نیومدش / گفته بود امشب میاد، خودش بهم قول داده بود
بیا، بابا من رو ببر - چرا، بی من رفتی سفر - بیا، اشک من رو بخر
حسین، بابا بابا حسین
کاروان لاله های فاطمه // روی لب دارد نوا و زمزمه
السلام ای مقتل اولاد عشق - السلام ای مرکز امداد عشق
روی لب «إنا إلیه راجعون» - می شود با بغض غم فریاد عشق
کربلا سلام، بنگر به حال زائرانت / وادی منا، بشنو نوای میهمانت
واویلتا2 آه و واویلا
رسیده به کربلا قافله ی خون خدا / میگه آقا زیر لب « إنا الیه راجعون »
تو دلش وقتی شنید رقیه این حرفا رو گفت / با یه بُغضی بابا جون همیشه پیش من بمون
سلام، ای ارض کربلا - سلام، مقتل عاشقا - سلام، ای صحرای بلا
حسین، ارباب بی کفن
بچه ها بیاید باید کاری کنیم // وقتشه که آقا رو یاری کنیم
وقتشه به راه حق پرپر بشید - وقتشه مثل علی اکبر بشید
وقتشه نشون بدید دلاورا - که میخواید آبروی مادر بشید
از صمیم دل، لباس رزم به تن بپوشید / با اجازه ی، دایی برید کفن بپوشید
واغربتا 2 آه و واویلا
نوبت زینب شده برا حسین کاری کنه / لباس رزم بپوشونه به تن نوجووناش
مگه میتونه ببینه داداشش تنها شده / فدای یه تار موت، زینب با دوتا بچه هاش 2
غمت، دلخونم می کنه - منو، حیرونم می کنه - داره، داغونم می کنه
حسین، داداش بی کَسَم
برادرم چرا نمیذاری / دسته گلام برن برا یاری / نذار بگن که بی کس و کاری / برادر من، برادر من
شاید منو قابل نمیدونی / چرا داداش منو میرنجونی / نذار بشم تو غصه زندونی / برادر من، برادر من
داداش با خواهرت مدارا کن - دردای زینبو مداوا کن - شهادت گلامو امضا کن / حسین مظلوم، حسین مظلوم
دیگه نوبت منه که خودمو نشون بدم / صدای بابا میاد: «هل من معین»؛ من حاضرم
وقتشه به لشکر کوفه نشون بدم که من / برای خودم یه شیر مثل داداشم اکبرم 2
لبِ، خشکم پر تاوله - ز بی، آبی دارم گله - امان، از تیر حرمله
حسین، بابا بابا حسین
توی کوچه ها می گردم در به در // سر میذارم روی این دیوار و در
مسلمو تنها گذاشتن کوفیا - آقا جون، جون علی کوفه نیا
کوفی حرف جنگ و غارت میزنه - تازیانه دست گرفته بی حیا
ای امیر من! در دام عشق تو اسیرم / شرمندتم، از ماتمت دارم میمیرم
کوفه میا2 آقای خوبم
توی کوچه های کوفه تک و تنها دربه در / آرزومه که یه جوری خبرت کنم نیای
کوفیا دوباره زیر قولشون زدن حسین / آقا برگرد از سفر، آخه داری کجا میای2
نیا، کوفه آقای من - نیا، کوفه مولای من - ببین، حال شیدای من
حسین، آقا کوفه نیا