مراسم عزاداری شهادت حضرت امیر (ع) (21 رمضان) / هیئت رهروان نور - نازیآباد؛ 15 خرداد 97
تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب
صوت مراسم:
روضه: یک جور زدند؛ پخش آنلاین | دانلود
زمینه: از زندگی سیر شد علی؛ پخش آنلاین | دانلود
شور: دلشوره دارم آقاجون؛ پخش آنلاین | دانلود
فیلم مراسم:
موجود نیست
متن اشعار:
روضه: یک جور زدند
ای تیغ مرا لبالب از یارب کن
ای تیغ بیا و راحتم امشب کن
بشتاب و سر مرا شکاف اما باز
رحمی به دل سوختهی زینب کن
ای تیغ زمان زمانهی نیرنگ است
ای تیغ بیا که دیدهام خونرنگ است
یک بار نشد که سیر رویش بینم
بشتاب دلم برای محسن تنگ است
عمریست که دیده را ترش ساختهام
خود را خجل از برادرش ساختهام
با تختهی گهوارهی او نیمهی شب
تابوت برای مادرش ساختهام
ای تیغ ندیدی که بریدم آن شب
تابوت به شانه میکشیدم آن شب
از خانهی خویش تا کنار قبرش
ای وای که خون تازه دیدم آن شب
دل تنگ نگاه دل نوازش هستم
دل تنگ رخ کودک نازش هستم
ای تیغ نمیرود ز یادم هرگز
با دست خودم دیدهی بازش بستم
ای تیغ نجات بخش حیدر بودی
از تیغ زبان خلق بهتر بودی
هر چند شکافتی سرم را الحق
صد مرتبه مهربانتر از در بودی
ای تیغ اگر چه زهر آبم کرده است
تا سینه شرارهاش کبابم کرده است
ای کاش علاج جگرم میکردی
پیش از تو غمی خانه خرابم کرده است
عمریست که هر لحظه عذابم دادند
ای وای که رنج بیحسابم دادند
کشتند کسی را که سلامم میکرد
آنان که به دشنام جوابم دادند
ای تیغ پرپر زدنش را بزنند
آن مرغ که قید ماندنش را بزنند
ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد!
مردی که به پیش او زنش را بزنند
ای تیغ! نهان کردی افسوسم را
زخم تو تمام کرده کابوسم را
یک عمر ندیدی به علی میخندید
آن کس که شکست دستِ ناموسم را
ای تیغ! دمی که یارم از پا افتاد
انگار علی زیر قدمها افتاد
یک شهر برای بردنم رد میشد
از روی دری که روی زهرا افتاد
------------------------------------
یک جور زدند از دو زانو افتاد
یا فاطمه گفت و روی پهلو افتاد
از شدت ضربه سر فقط باز نشد
چه فاصلهای بین دو ابرو افتاد
بالت اگر افتاد پرت ضربه نخورد
دیگر که کنارت پسرت ضربه نخورد
هرچند که بی هوا ز پشتت زده اند
صد شکر دگر پشت سرت ضربه نخورد
زمینه: از زندگی سیر شد علی
با دستای کوچیکشون و
با کاسههای شیر اومدن
بگو تمومه کار علی
بگو که خیلی دیر اومدن
آی مردم آی مردم
از دستتون پیر شد علی
از زندگی سیر شد علی
آخر زمینگیر شد علی
قرآن به سر زینبش بعلیٍ بعلیٍ
اینه قسم رو لبش بعلیٍ بعلیٍ
آی مردم آی مردم
از دستتون پیر شد علی
از زندگی سیر شد علی
آخر زمینگیر شد علی
شهادتینه روی لبش
آقا میون بسترشه
سحر شده شب غمش و
به فکر یاس پرپرشه
آی مردم آی مردم
میون این شهر شما
شکسته شد شیر خدا
ای روزگار بی وفا
یادش نمیره قِصهی در و دیوار مدینه
کشته آقا رو غُصهی در و دیوار مدینه
آی مردم آی مردم
از دستتون پیر شد علی
از زندگی سیر شد علی
آخر زمینگیر شد علی
همه کنار بسترن و
گمونم آخرین نفسه
وصیتاشو میکنه و
نوبت به زینبش میرسه
زینب جان زینب جان
ببین پریشونه حسین
بمون پای خون حسین
جون تو و جون حسین
آخر سر برادرت میره بالا روی نیزه
پیش چشای مادرت میره بالا روی نیزه
زینب جان زینب جان
ببین پریشونه حسین
بمون پای خون حسین
جون تو و جون حسین
شاعر: اسماعیل طلاپور
شور: دلشوره دارم آقاجون
دلشوره دارم آقاجون
یه غصه توی دلمه
گریه برای ماتمت
هرچی کنم بازم کمه
من دخیل علمتم / زیر دین کرمتم
خواب دیدم با سینه زنات / اربعین تو حرمتم
مجنون و مست شیش گوشم
عمریه خونه بر دوشم
در راه عشق تو آقا
لباس، رزمو می پوشم
مولا یا ابی عبدالله
دعای خیر مادرت
پشت سرم بوده و هست
کرب و بلایی که بی بی
امضا کنه یه چیز دیگست
منم اسیر ضریح تو / ندیدم آقا شبیه تو
شفا گرفتم توی حرم / گرم آقا دم مسیح تو
عمرم رو به تو مدیونم
سربارم به تو میدونم
دادی به نوکرت عزت
ای آقا از تو ممنونم
مولا یا ابی عبدالله
چند ساله توی ماتمت
گریه کن و سینه زنم
محرما واسهی تو
صفر گدای حسنم
علت دل پریشونیم / زخم لطمه رو پیشونیم
روضههات سنگینه آقا / نذر خواهر تو جوونیم
تا شیعه توی این دنیاست
پرچم حرمت بالاست
هرکس یه یاحسین گفته
یوم الحشر ضامنش زهراست
مولا یا ابی عبدالله
اطلاعیه مراسم:
موجود نیست