مراسم عزاداری شام غریبان حسینی / هیئت محبان العباس (ع) – علیآباد؛ 6 دی 88
تصاویر، صوت و فیلم مراسم + متن اشعار در ادامه مطلب
صوت مراسم:
واحد: عشق یعنی غصه و دلواپسی؛ پخش آنلاین | دانلود
روضه پایانی: غم عشقت بیابون پرورم کرد؛ پخش آنلاین | دانلود
فیلم مراسم:
مستند هیئت محبان العباس (ع) {بخش اول}؛ پخش آنلاین | دانلود
مستند هیئت محبان العباس (ع) {بخش دوم}؛ پخش آنلاین | دانلود
مستند هیئت محبان العباس (ع) {بخش سوم}؛ پخش آنلاین | دانلود
متن اشعار:
واحد: عشق یعنی غصه و دلواپسی
عشق یعنی غصه و دلواپسی
عشق یعنی بی کسی در بی کسی
عشق یعنی از بدی عاری شدن
اشک از چشم دلت جاری شدن
عشق یعنی روز وشب در جستجو
عشق یعنی با مرادت گفتگو
عشق یعنی نفس خود را پی کنی
راه دشوار جنون را طی کنی
عشق یعنی سر فدای راه دوست
عشق یعنی هرچه داری مال اوست
عشق یعنی حاجی بیت الحرام
دل بریدن ها و حج ناتمام
عشق یعنی حامی قرآن شدن
عشق یعنی ساقی طفلان شدن
عشق دارد صدنشیب وصد فراز
عشق یعنی اشتران بی جهاز
عشق یعنی از سوی بالا محک
عشق یعنی سلسله، سیلی، کتک
عشق یعنی تشنگی و قحط آب
جسم اربابی به زیر آفتاب
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی خیمههای سوخته
عشق یعنی گریه در نیمی شبی
عشق یعنی نالههای زینبی
عشق یعنی ماه غم ماه خدا
عشق یعنی علقمه، کرب وبلا
عشق یعنی هیأت و سینه زنی
صبح عاشورا سرت را بشکنی
عشق یعنی غربت نور دو عین
عشق یعنی گریه بر داغ حسین
عشق یعنی قصهی بود ونبود
مثل زینب صورتت گردد کبود
عشق یعنی غصه و درد و تعب
در حسینیه نشینی با ادب
عشق یعنی دلبری عالمین
ریزه خواری بر سر خوان حسین
عشق گوید غرق عطر یاس شو
عشق خواهی محو در عباس شو
عشق را گویم فقط در یک کلام
یاحسین و یاحسین و والسلام
روضه پایانی: غم عشقت بیابون پرورم کرد
غم عشقت بیابون پرورم کرد
فراقت مرغ بی بال و پرم کرد
به مو گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
شاعر: باباطاهر عریان
---------------------------
گلی گم کردهام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر پیدا کنم زیبا گلم را
به آب دیدگان میشویم او را
گل گم کردهات خواهر منم من
سرور سینهات خواهر منم من
نشانی را که گفتی جان خواهر
که دارد در بدن خواهر منم من
در آن دم زینب غم دیدهی زار
روان اشک از دو چشمان گهربار
شتابان رفت و آن محزون نالان
به سوی قتلگه با حال افکار
صدای آشنائی آمدش گوش
که شد از کف برونش طاقت و هوش
به سوی آن صدا شد زار و نالان
گل خود را بدید و کرد افغان
شاعر: مرحوم سیدحسن کهنموئی
اطلاعیه مراسم:
موجود نیست
تصاویر مراسم:
موجود نیست