مداحی شهادت حضرت مسلم (ع) - زمینه و نوحه
کوچه های شهر کوفه / همگی در پیچ و تابند
سوی این مردم میا که / انتظارت را ندارند
قلب مسلم، خسته شد از، بی وفایی های اینان
بر سر دارالعماره، جان دهم بهرت حسین جان
آرزو دارم نیایی، لااقل همراه طفلان
اصغرت را رحم کن - اکبرت را رحم کن
وای من بر زینب - دخترت را رحم کن
آه و واویلا
انس و الفت بی بها شد / سینه ها لبریز کینه
مشتری پیدا نموده / نیزه و شمشیر و دشنه
بهر دست، ساقی تو، همه در فکر شکارند
بر روی هر، بام و خانه، سنگ و هیزم می گذارند
دخترت را، تازیانه، می زنند و می دوانند
ای عزیز حیدر - زین سفر تو بگذر
آسمان شد تیره - قلب من شد پرپر
آه و واویلا
از روی دارالعماره / بر زمین افتد تن من
تشنه میمیرم حسین جان / مثل تو جان دادن من
بهر مسلم، مرد کوفی، کرده میدان خانه اش را
میخرد او، ای حسینم، نعل تازه مرکبش را
داده وعده، زین قضایا، گوشواره دخترش را
زینبت را معجر - می کشندُ از سر
می رسد بر گوشم - ناله های مادر
آه و واویلا