مداحی شب سوم ماه محرم - حضرت رقیه (س) – واحد کند (سنگین)
شد شب تارم سحر، آمد پدر // مهربان بابایم آمد از سفر
از تو ممنونم که آخر آمدی - خوب شد بابا که دیگر آمدی
آنقدر مستاق دیدار منی - با دو پا نه بلکه با سر آمدی
مهربان بابا، حال خرابم را نظر کن / از سفر بی من، جان رقیه تو حذر کن
من الذی ایتمنی، بابا حسین جان
شد خرابه غرق نور از روی تو // می زنم شانه پدر بر موی تو
دخترت از اهل دنیا خسیته است - قلبش از نامردمی بشکسته است
روی زیبای تو کافی باشدش - چشم خود را روی عالم بسته است
بابای من! کاری نکن تنها بمانم / داده اجل، تا دیدن رویت امانم
من الذی ایتمنی، بابا حسین جان
بی تو هر لحظه غمی آمد مرا // زجر ملعون هر نفس میزد مرا
یک نظر بنگر کبودی های من - خار صحرا زخم زد بر پای من
مثل زهرا مادرت پژمرده ام - بی تو بابا تیره شد دنیای من
دیگر از این، دنیای ظلمت پیشه سیرم / بنگر که من، در نونهالی پیر پیرم
من الذی ایتمنی، بابا حسین جان