خبر رسید از آسمونا باز دوباره - حال و هوای عرش حق مثل بهاره
آی گداها بیاید بیاید برا گدایی - خدا برامون عیدی حسابی داره
ذکر لب حسن / تاب و تب حسن / میگم بی عدد / روز و شب حسن
تولد، آقای کریماست
خنده به روی لب های مولاست
و إن یکاد، ذکر آسمون هاست
خوش اومدی، آقا یابن الحیدر
بگو حسن تا که جون بگیری / بگو حسن تا که توون بگیری
بگو حسن تا حسی شبیه / دیوونگی مجنون بگیری
نام تو، ذکر لبمه - تاب و تبمه - خواب شبمه
آقامی، مولا یاحسن
دل تنگم از غمت آقا لبریز درده / پر میزنه مدینه و برنمی گرده
میاد کنار اون مزار بی شمعت - همون مزار خاکی و بغض آهنگت - قبر بدون حرم و خاکی رنگت
همون جا که کبوترا خاکی میشن - همون جا که زائرا افلاکی میشن - اونجا که اشکا وقف دل پاکی میشن
غریب حسن، یابن الزهرا
من نور هستی فزایم / هستم کریم مدینه
از کوچه های غریبش / دارم غمی کنج سینه
بشسکته دل مجتبایم - مسموم زهر جفایم