زینب، بیا امشب، تماشای من کن
فکری، ز سوز دل، به غم های من کن
از امشب تو فکر معجر باش / به فکر یک جسم بی سر باش / دلاور باش
مادرم منتظره، باید من برم / هنوز زخمیه دره، باید من برم
زینب، بیا امشب، تماشای من کن
فکری، ز سوز دل، به غم های من کن
از امشب تو فکر معجر باش / به فکر یک جسم بی سر باش / دلاور باش
مادرم منتظره، باید من برم / هنوز زخمیه دره، باید من برم
زینب، زینب، بیا بشیم کنار من - زینب، زینب، گریه نکن بهار من
ببین که وقت رفتن، برادر تو اومده
بیا بشین کنارمو، وصیتامو گوش بده
امشب / سرم روی شونه ی تو، آروم گرفته خواهر من / تو هم شبیه فاطمه، نشسته ای برابر من
امشب / صدای قرآن پیچیده، میون خیمه گاهم اما / دشمن داره آماده میشه، برای قتل عام فردا
وای از غریبی
عجب احساس غریبی، دلم افتاده به لرزه / برادر جان، کجاست اینجا، اگر برگردیم می ارزه
این سرزمین پُر ماتمه – لبریز از رنج و غمه
ای مرا حاصل، ای عزیز دل، گوشه چشمی خواهرت را
قلب من تنگه، دل پرآهنگه، ای عزیز قلب زهرا
حسین عزیز زهرا
دل ها خدایی شد، وقت جدایی شد / شش ماهه سربازم، کرب و بلایی شد
نشان از غریبی، دارد اینجا خدایا – هوای شهادت، در سرم کرده غوغا
دیگر، پر کِشَم سوی زهرا
واویلتا، حسین جانم
کاروان باغ لاله / همگی آل خدایید
خاک اینجا مقتل ماست / خیمه را برپا نمایید
ای بنی هاشم بیایید، ناقه ی زینب بگیرید
تا شود عمه پیاده، دور آن محمل بگردید
نکند چشمی ببیند، ای جوانان صف ببندید
بر زمین تا پا زد - غصه ای برآمد
بیقرار و غمگین - شکوه در دل دارد
آه و واویلا
قلبم، گرفت از غم، برادر کجاییم
چیزی، بگو مُردم، برادر کجاییم
چه خاکی بگو بر سرمان شد / چرا زینب دل پریشان شد / پریشان شد
جان اکبرت بگو، کجاییم حسین / تو به خواهرت بگو، کجاییم حسین
اینجا زمین کربلاست ای همرهانم / « انا الیه راجعون » روی لبانم / آه ای اباالفضل همزبانم
برپا کن اینجا خیمه ها را، آبی بیاور بهر طفلان
تو تکیه گاه خیمه گاهی، ای تکسوار پهلوان
ای اکبرم آرام جانم، ای اصغر کرب و بلایی / اینجا دگر پایان کار است، ای وای من از این جدایی
بیا بریم که اینجا، حال و هواش عجیبه - میاد یه ناله ای که، میگه حسین غریبه
لحظه به لحظه قلبم، دچار اضطرابه - نقشه ی آرزوهام، انگاری که برآبه
داری میری و میمونم تک و تنها / میمونم میون دشمن تو آقا / به دلم افتاده که تمومه دنیا
شکسته قلبم امروز، ز داغ و ماتم تو
به سینه می زنم من، ز غربت و غم تو
غریب شهر مشهد، به آه و ناله گوید / ز غصه ی جوادم، شکسته قلب سرمد
یا جوادالائمه
به یاد تو می گذارم، سرم را بر روی دیوار / وفایی نیست، صفایی نیست، میان این قوم بدکار
تو را به جان بچه ها – آقای من کوفه میا
زار و سرگشته، مسلم خسته، بین کوچه ها میگرده
از تب و تابت، از غم و داغت، قلب مسلم غرق درده
حسین میا به کوفه