به نام نامی ارباب، بزن به سینه و بر سر
به آن مصیبت وارد، به اهل بیت پیمبر
اگر شکسته دل گشتی - بدان خریده اربابت
وگر جاری شد اشک دیده - بدان رسانده به کربلایت
ارباب بی کفن
به نام نامی ارباب، بزن به سینه و بر سر
به آن مصیبت وارد، به اهل بیت پیمبر
اگر شکسته دل گشتی - بدان خریده اربابت
وگر جاری شد اشک دیده - بدان رسانده به کربلایت
ارباب بی کفن
ای شاه بی کفنم، جان و تنم، فدای نام تو
نذر تو هستی من، مستی من، بود ز جام تو
می گویم از دل و جان، در دو جهان، منم غلام تو
کربلایت آرزویم / نوکری ات آبرویم
تویی وجود من، بود و نبود من
مرا دمی دریاب، تو ای مرا ارباب
حسین حسین جانم
فکر هر لحظه ی دلم دیدن کرب و بلاست
ذکر هر سجده ی دلم رؤیت گنبد طلاست
تویی تو ارباب دل من / سرشته شد این با گل من / عزیز پیغمبر
قسم به جان مادر تو / تو را به جان اکبر تو / دمی مرا بنگر
از کوچیکیم تا به حالا / نوکر این خونه بودم / اسیر میخونه بودم / برا تو دیوونه بودم
هر نفس آرزوم اینه، بیام به بین الحرمین
میخوام همیشه بمونم، به زیر رایة الحسین
ارباب باوفا حسین
فرزند عبدالله، سرمایه ی زینب / شعر و سرود عشق، آوازه ی برلب
به میدان دلبر، سرباز تو هستیم – خدایا ببین که، دل ز دنیا گسستیم
پشت، دشمنت را شکستیم
واغربتا، حسین جانم
نوبت جانبازی من / با دو طفلانم رسیده
بهر جان دادن برایت / این دو را حق آفریده
با دودست، خود کفن بر، قامت این دو نمودم
بابی از مردی و هیبت، در وجودشان گشودم
دستشان دادم سلاح و، بر مقامشان فزودم
تحفه ای ناقابل - این دو میوه ی دل
سهم زینب بهر - ابطلای باطل
آه و واویلا
آورده ام بهر، منای تو قربان
آه ای، حسین من، بده اذن میدان
قبول از من کن دو طفلانم / برای یاری جانانم / حسین جانم
گشته دل هوایی ات، الا یا حسین / می شوند فدایی ات، الا یا حسین
نوبت به زینب رسید - جان من بر لب رسید
وقت، عرض ارادتم به داداشه / غصه ی من اشک تو چشماشه / نبینم اون روزی که تنهاشه
حسین، برادر غریب و مظلومم
ای بهترین سرمایه و امید مادر / جانم به قربان شما دلدار و دلبر / وقت شهادت گشته دیگر
باید سرافرازم نمایید، ای حاصلان عمر مادر
وقت کفن پوشی رسیده، وقت نبردی پر خطر
ای کودکان نازنینم، از سهم دنیا بهترینم / بعد از شما از فرط ماتم، در حجره ی غم می نشینم
خبر اومد که گُلام پرپر شدن - توی خون غلطیدن و اطهر شدن
داغتون به روی سینم میمونه / روضتون رو دل تنگم میخونه
شنیدم که خیلی دست و پا زدید / دیگه سیرم، دیگه سیر از زمونه
تو خیمه ها پیچیده، این خبر، که سقا / راهی دریا شده
زمزمه ای میون، بچه ها، پیچیده / ولوله برپا شده
بچه ها با یک اشاره، عمو میره آب میاره - وعده ی عمو به اصغر، به خدا ردخور نداره
اما این طرف تو علقم، دل سقا غرق ماتم / وعده ی سقای تشنه، میریزه رو خاکا نم نم
روی لب « و إن یکاد » ذکر لب اهل حرم بود
ذکر سقا توی علقم، ناله ی وای مادرم بود
آه و واویلا واویلا