خبر رسید از آسمونا باز دوباره - حال و هوای عرش حق مثل بهاره
آی گداها بیاید بیاید برا گدایی - خدا برامون عیدی حسابی داره
ذکر لب حسن / تاب و تب حسن / میگم بی عدد / روز و شب حسن
تولد، آقای کریماست
خنده به روی لب های مولاست
و إن یکاد، ذکر آسمون هاست
خوش اومدی، آقا یابن الحیدر
بگو حسن تا که جون بگیری / بگو حسن تا که توون بگیری
بگو حسن تا حسی شبیه / دیوونگی مجنون بگیری
نام تو، ذکر لبمه - تاب و تبمه - خواب شبمه
آقامی، مولا یاحسن
آقای با کرامت / مولای با سخاوت
ای نور چشم حیدر / جان عالم فدایت
عادت تو ذره پروری، کار چشای تو دلبری
وقت خرید تو بازار عشق، خوب و بد و با هم می خری
ای کریم آل طاها – ای حبیب دل مولا
یا کریم ابن الکریم – اولین پسر زهرا
یاحسن یامجتبی
آسمون غرق ستاره ، شده از مستی حیدر
نیمه ی ماه عبادت، فاطمه گردیده مادر
قرعه ی مستی / به دلم خورده
حُسن روی او / دلمو برده
یاحسن مولا