تو شهر کوفه / شدم آواره / قلب شکستهم / شده پر از درد
آقا کجایی / تا که ببینی / تنهام گذاشته / این شهر نامرد
شهرِ نامردی و دروغه اینجا
وفا نمونده تو وجود این ها
میگم به زیر لب با اشک و گریه
میا به کوفه ای عزیز زهرا
آقای من به کوفه نیا
این شهر کینه جای تو نیست
دروغه وعدهی همگی
تو کوفه هیشکی پای تو نیست
«آقای من به کوفه نیا»